در ابتدای سال 2015، پژوهشگران دانشکده پزشکی جانزهاپکینز در مجله ساینس اعلام کردند که مهمترین عامل سرطان بدشانسی است. ماه پیش مجله نیچر درمقالهای این نظر را رد کرده و دلایل ابتلا را خیلی پیچیدهتر از اینها دانسته است.
در حقیقت برای بیمار هیچ تشخیصی بهاندازه تشخیص سرطان از سوی پزشکش ترسآورتر نیست. ترس ناشی از بیماری سرطان به دو علت دو چندان است. نخست آنکه از نظر بیمار درمان موفقیتآمیز و درازمدت سرطان پیشینه امیدبخشی ندارد. بنابر آمار انجمن سرطان ایالات متحده، بیش از ۹۹ درصد از بیماران مبتلا به سرطان پروستات حداقل پنج سال یا بیشتر زندگی میکنند. روی دیگر سکه سرطان لوزالمعده است که شانس درمان بسیار کمی دارد. بیمار به علت بروز دیرهنگام علایم به وجود آن پی نمیبرد. تنها ۷ درصد بیماران مبتلا به این نوع سرطان بیش از ۵ سال پس از تشخیص بیماری شانس زندگی دارند. این تعداد شامل 26 درصد افرادی میشود که بهموقع به وجود بیماری پی بردهاند.
علت دیگر نگرانکننده بودن بودن سرطان، ناآگاهی ما از چگونگی ایجاد و فعال شدن آن است. شکی نیست که برخی ریسکفاکتورها با بالا رفتن امکان ابتلا رابطه مستقیم دارند، مثلا استفاده از محصولات تنباکو یا انباشتگی جهشهای ژنتیکی روی AND ما در درازمدت منجر به بروز سرطان میشود. آنچه مورد بحث است، این که به چه علت از میان دو نفر با روش زندگی مشابه یا زمینه وراثتی مشترک، یکی از آنها مبتلا به سرطان میشود و دیگری جان سالم بهدر میبرد.
علت دیگر نگرانکننده بودن بودن سرطان، ناآگاهی ما از چگونگی ایجاد و فعال شدن آن است. شکی نیست که برخی ریسکفاکتورها با بالا رفتن امکان ابتلا رابطه مستقیم دارند، مثلا استفاده از محصولات تنباکو یا انباشتگی جهشهای ژنتیکی روی AND ما در درازمدت منجر به بروز سرطان میشود. آنچه مورد بحث است، این که به چه علت از میان دو نفر با روش زندگی مشابه یا زمینه وراثتی مشترک، یکی از آنها مبتلا به سرطان میشود و دیگری جان سالم بهدر میبرد.
علت اعجابآوری که پشت بیشتر موارد ابتلا به سرطان پنهان است
به گزارش فاکس بیزنس، در ابتدای سال 2015، پژوهشگران دانشکده پزشکی جانزهاپکینز در مجله ساینس اعلام کردند که مهمترین عامل سرطان بدشانسی است. با وجود اینکه طبق این گزارش تنها دوسوم موارد سرطان ناشی از بدشانسی است، اعلام اینکه بروز سرطان تلفیقی از فاکتورهای خطر و بدشانسی است، اظهار نظری بهجا و هوشمندانه است. پژوهشگران عوامل خطر را شناسایی کردهاند ولی پیشبینی دقیق ومطمئن هنوز امکانپذیر نیست. ماه پیش مجله نیچر درمقالهای این نظر را رد کرده و دلایل ابتلا را خیلی پیچیدهتر از اینها دانسته است.
پژوهشگران دانشگاه استونی بروک نیویورک از چهار جهت مختلف به دلایل ابتلا به سرطان نگاه و آن را بررسی کردهاند. نتیجه اینکه از نظر آنان عوامل خارجی و رفتار ما عامل بروز70 الی 90 درصد انواع سرطان در ما است. جالب توجه اینکه استنتاج تیم تحقیقاتی دانشگاه استونی بروک بر پایه همان اطلاعاتی بدست آمده که محققین دانشگاه جانزهاپکینز از آن استفاده کرده بودند.
پژوهشگران دانشگاه استونی بروک احتمال ابتلا به انواع سرطانهای رایج ریه، لوزالمعده، وکولون را در طول زندگی هر شخص با مطالعه روی سرعت مرگ ومیر سلولی هر بافت بررسی کردند. آنها پی بردند که سهم عوامل داخلی در شانس بروز سرطان تنها 10 درصد است. این پژوهشگران مشاهده کردند افراد پس از مهاجرت از ممالکی که آمار ابتلا به نوعی سرطان در آن پایین است به مناطق با خطر بالای ابتلا، از الگوی ابتلا در کشور مقصد پیروی میکنند. این مشاهدات تاییدی بر تاثیر عمده عوامل خارجی بر ابتلا است. همچنین این مرکز علمی با تجزیه تحلیل آماری اطلاعات گردآوری شده توسط مرکز اپیدمیولوژیک و نتایج نهایی نظارت، نتیجهگیریهای پیشین خود را تایید کردند.
همچنین تحلیل 30 جهش ژنتیکی درانواع خاصی از این بیماری نشان داد، با آنکه عوامل بیرونی و درونی هر کدام سهمی 50 درصدی در بروز آنها دارند، نقش عوامل محیطی در جهش ژنتیکی بسیار برجسته است (مانند سرطانهای ریه، مثانه وکولورکتال). بهعنوان مرحله نهایی تحقیق، این تیم احتمال بروز این بیماری را از طریق یک مدل شبیهساز کامپیوتری سنجش کردند. با این پیشفرض که برای ایجاد بافت سرطانی نیاز به 3 جهش ژنتیکی یا بیشتر از آن است، شبیهساز نشان داد که احتمال تقارن زمانی این جهشها با هم و بدون دخالت عوامل خارجی بسیار کم است.
پژوهشگران دانشگاه استونی بروک نیویورک از چهار جهت مختلف به دلایل ابتلا به سرطان نگاه و آن را بررسی کردهاند. نتیجه اینکه از نظر آنان عوامل خارجی و رفتار ما عامل بروز70 الی 90 درصد انواع سرطان در ما است. جالب توجه اینکه استنتاج تیم تحقیقاتی دانشگاه استونی بروک بر پایه همان اطلاعاتی بدست آمده که محققین دانشگاه جانزهاپکینز از آن استفاده کرده بودند.
پژوهشگران دانشگاه استونی بروک احتمال ابتلا به انواع سرطانهای رایج ریه، لوزالمعده، وکولون را در طول زندگی هر شخص با مطالعه روی سرعت مرگ ومیر سلولی هر بافت بررسی کردند. آنها پی بردند که سهم عوامل داخلی در شانس بروز سرطان تنها 10 درصد است. این پژوهشگران مشاهده کردند افراد پس از مهاجرت از ممالکی که آمار ابتلا به نوعی سرطان در آن پایین است به مناطق با خطر بالای ابتلا، از الگوی ابتلا در کشور مقصد پیروی میکنند. این مشاهدات تاییدی بر تاثیر عمده عوامل خارجی بر ابتلا است. همچنین این مرکز علمی با تجزیه تحلیل آماری اطلاعات گردآوری شده توسط مرکز اپیدمیولوژیک و نتایج نهایی نظارت، نتیجهگیریهای پیشین خود را تایید کردند.
همچنین تحلیل 30 جهش ژنتیکی درانواع خاصی از این بیماری نشان داد، با آنکه عوامل بیرونی و درونی هر کدام سهمی 50 درصدی در بروز آنها دارند، نقش عوامل محیطی در جهش ژنتیکی بسیار برجسته است (مانند سرطانهای ریه، مثانه وکولورکتال). بهعنوان مرحله نهایی تحقیق، این تیم احتمال بروز این بیماری را از طریق یک مدل شبیهساز کامپیوتری سنجش کردند. با این پیشفرض که برای ایجاد بافت سرطانی نیاز به 3 جهش ژنتیکی یا بیشتر از آن است، شبیهساز نشان داد که احتمال تقارن زمانی این جهشها با هم و بدون دخالت عوامل خارجی بسیار کم است.
نقش پراهمیت پیشگیری
اولین برداشت ما از مطالعات تیم استونی بروک این است که نقش محیط و رفتارهای شخصی در بوجود آمدن بیماریهای بدخیم بسیار تعیینکننده است. در صورتیکه نتایج حاصل از این تحقیق را درست بپنداریم، باید بپذیریم که پیشگیری از طریق تشخیص توسط غربالگری بهترین راه مبارزه با سرطان است. حتی اگر بگوییم که پیشبینی احتمال ابتلا به سرطان از دقت زیادی برخوردار نیست، باز هم شناسایی برخی ریسکفاکتورها و بیومارکرهای خاص شانس ما را برای مغلوب ساختن این بیماری زیاد میکند.
مثال قابل ذکر شناسایی دو ژن BRCA1 و BRCA2 (ژنهایی که وقوع جهش در آنها شانس ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان را زیاد میکند)است که، میتوان از وقوع این بیماری وخیم جلوگیری کرد. این آزمایش پس از آنکه سوپراستار هالیوودی، آنجلینا جولی، پس از مثبت بودن آن اقدام به ماستکتومی کرد، شهرت یافت. پس از مدت زمانی کوتاه، تخمدانهای این هنرپیشه سرشناس هم برداشته شد. این اتفاق نمونه کاملی از پیشگیری به موقع است.
دیگر پیشرفت نویدبخش در امر پیشگیری تایید cologuard توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده است. در این روش نوین، بیمار نمونه مدفوع خود را در ظرف مخصوص برای آزمایشگاههای خاص میفرستد. با بهرهگیری از تکنولوژی نوین، وجود DNA غیرطبیعی که در سرطانهای کولورکتال دیده میشود، بررسی میشود. در صورت مشاهده این نوع DNA بیمار برای انجام کولونوسکوپی به پزشک متخصص معرفی میشود. این روش 92 درصد موارد ابتلا به سرطان کولون را پیشبینی کرده و گامی بلند به سوی روشهای تشخیصی آسان و غیرتهاجمی بداشته است. روشهای تشخیصی متعددی اخیرا وارد بازار شدهاند، از جمله آزمایش بیومارکرهای جهش ژنتیکیKRAS یا جهش EGFR یا بروزPDL1 که همگی پیشآگهی انواع سرطان هستند.
بیشک تمرکز ما روی علل و شرایط بروز سرطان به آن جهت است که بتوانیم در امر دارو و درمان و پیشگیری از بیماری یک قدم جلوتر باشیم. گرچه تا کنون به این هدف دست نیافتهایم، افزایش تعداد درمانشدگان و بالا رفتن امید به زندگی در مبتلایان، به ما این نوید را میدهد که آموزش عمومی، شخصیسازی روشهای درمانی و ابزار تشخیصی پیشرفته در کاهش میزان مرگ و میر موثر است./
مثال قابل ذکر شناسایی دو ژن BRCA1 و BRCA2 (ژنهایی که وقوع جهش در آنها شانس ابتلا به سرطانهای پستان و تخمدان را زیاد میکند)است که، میتوان از وقوع این بیماری وخیم جلوگیری کرد. این آزمایش پس از آنکه سوپراستار هالیوودی، آنجلینا جولی، پس از مثبت بودن آن اقدام به ماستکتومی کرد، شهرت یافت. پس از مدت زمانی کوتاه، تخمدانهای این هنرپیشه سرشناس هم برداشته شد. این اتفاق نمونه کاملی از پیشگیری به موقع است.
دیگر پیشرفت نویدبخش در امر پیشگیری تایید cologuard توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده است. در این روش نوین، بیمار نمونه مدفوع خود را در ظرف مخصوص برای آزمایشگاههای خاص میفرستد. با بهرهگیری از تکنولوژی نوین، وجود DNA غیرطبیعی که در سرطانهای کولورکتال دیده میشود، بررسی میشود. در صورت مشاهده این نوع DNA بیمار برای انجام کولونوسکوپی به پزشک متخصص معرفی میشود. این روش 92 درصد موارد ابتلا به سرطان کولون را پیشبینی کرده و گامی بلند به سوی روشهای تشخیصی آسان و غیرتهاجمی بداشته است. روشهای تشخیصی متعددی اخیرا وارد بازار شدهاند، از جمله آزمایش بیومارکرهای جهش ژنتیکیKRAS یا جهش EGFR یا بروزPDL1 که همگی پیشآگهی انواع سرطان هستند.
بیشک تمرکز ما روی علل و شرایط بروز سرطان به آن جهت است که بتوانیم در امر دارو و درمان و پیشگیری از بیماری یک قدم جلوتر باشیم. گرچه تا کنون به این هدف دست نیافتهایم، افزایش تعداد درمانشدگان و بالا رفتن امید به زندگی در مبتلایان، به ما این نوید را میدهد که آموزش عمومی، شخصیسازی روشهای درمانی و ابزار تشخیصی پیشرفته در کاهش میزان مرگ و میر موثر است./