این باور از دیر باز در میان مردم وجود داشته که بروز حساسیتهای غذایی در دوران خردسالی با چگونگی تغذیه کودک در دوران نوزادی مرتبط است.
ارتقای سلامت مادران و کودکان از مهمترین اهداف بهداشتی هر دولتی به شمار میآید. این باور از دیر باز در میان مردم وجود داشته که بروز حساسیتهای غذایی در دوران خردسالی با چگونگی تغذیه کودک در دوران نوزادی مرتبط است.
سازمان غذا و داروی آمریکا به همراهی ادراه پیشگیری و کنترل بیماریهای این کشور مطالعه آیندهنگر بزرگی را برای بررسی صحت این باور به انجام رساندند. این مطالعه نکات جالبی را در زمینه تاثیرات درازمدت تغذیه دوران نوزادی بر سلامت و بیماری آینده فرد آشکار میسازد. شرکتکنندگان این بررسی مادران باردار در سه ماهه آخر بارداری و نوزادان آنها بودند که تا سن یک سالگی مرتبا مورد پیگیری قرار میگرفتند.
مادران شرکت کننده در مطالعه باید حداقل 18 سال سن داشته و نوزادان آنان باید حاصل حاملگی تکقلوی حداقل 35 هفته و عاری از هرگونه بیماری بوده که غذا خوردن آنان را تحت تاثیر قرار دهد و در زمان تولد حداقل 5/2 کیلوگرم وزن داشتند. مادران واجد شرایط بین سالهای 2005 تا 2007 میلادی وارد مطالعه شده و تا یک سالگی نوزاد به فواصل یک ماهه مورد پیگیری قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده در این پیگیریها شامل نحوه تغذیه شیرخوار و رژیم غذایی مادر تا 12 ماه پس از زایمان بود. پرسشنامه این تحقیق نوع غذاهایی را که به شیرخوار داده میشد مانند شیر مادر یا شیر خشک مشخص کرده و نیز سایر عوامل تاثیرگذار را بر نحوه تغذیه نوزاد و شیردهی مادر تحت پوشش قرار میداد.
شش سال بعد زمانی که کودکان بانوان شرکت کننده درمطالعه 6 ساله شده بودند، مجددا از طریق پست با آنها تماس گرفته شده و اطلاعات مربوط به سلامت، نحوه تغذیه و نوع رژیم غذایی، وضعیت جسمی، رفتاری و چگونگی رشد کودکان مجددا بررسی و ثبت شد. از 1542 شرکتکنندهای که در این مرحله از مطالعه با آنان تماس گرفته شد، 1363 نفر اطلاعات درخواستی را ارایه کردند. از 97 (3/6 درصد) کودکی که دچار حساسیت غذایی تشخیص داده شده توسط یک پزشک بودند، 78 نفر پس از یک سالگی به یک ماده غذایی جدید نیز حساسیت نشان داده بودند. همچنین به نظر میرسید که حساسیت در بیش از یک سوم از کودکانی که حداقل یکبار به دلیل احتمال وجود حساسیت غذایی به پزشک مراجعه کرده بودند، کاملا برطرف شده است. مهمترین عواملی که با بروز حساسیتهای غذایی به طور کلی یا موارد جدید آن ارتباط معنیداری نشان میدادند شامل تحصیلات بالاتر مادر، درآمد بیشتر خانواده، سابقه خانوادگی حساسیت غذایی و ابتلا به اگزما پیش از رسیدن به سن یک سالگی بودند. طول مدت تغذیه انحصاری با شیر مادر و زمان شروع تغذیه کمکی رابطهای با احتمال بروز حساسیت غذایی به صورت کلی یا بروز موارد جدید نشان نداد. در موارد تغذیه طولانی با شیر مادر معرفی مواد خوراکی و آشامیدنی جدید، دیرتر از سایرین انجام شده بود. همچنین تغذیه طولانیتر با شیر مادر با کاهش موارد عفونت گوش و حلق و بینی و سینوسها در سال پیش از بررسی همراه بود. کودکانی که برای مدت بیشتری با شیر مادر تغذیه شده بودند در 6 سالگی، آب، میوه و سبزیجات بیشتری مصرف کرده و از سوی دیگر آبمیوه و نوشیدنیهای شیرین کمتری مینوشیدند. دفعات مصرف میوه و سبزیجات در سال اول با تعداد دفعات مصرف این مواد در 6 سالگی را بطه داشت و خطر چاقی در 6 سالگی در شیرخوارانی که در سال اول زندگی نوشیدنیهای شیرین شده با شکر نوشیده بودند، دو برابر سایرین بود.
از یافتههای این مطالعه بزرگ شش ساله چنین برمیآید که نحوه تغذیه نوزاد در سال اول رابطهای با بروز حساسیت غذایی در کودکی نداشته و نمیتواند احتمال بروز این مساله را پیشگویی کرده و یا از بروز آن پیشگیری کند. از سوی دیگر، چنین به نظر میرسد که اگرچه طولمدت تغذیه انحصاری با شیر مادر و زمان شروع تغذیه کمکی ارتباطی با بروز حساسیت غذایی در دوران کودکی ندارد با منافع دیگری برای سلامتی کودک مانند کاهش موارد عفونت گوش، حلق، بینی و سینوسها و نیز عادات غذایی سالمتر همراه است که به نوبه خود در درازمدت میتواند تاثیر عمدهای بر سلامت وی داشته باشد. این مطالعه گنجینه ارزشمندی از اطلاعات است که فرصتهای تحقیقاتی بیشماری را برای پژوهشگران علاقمند فراهم ساخته و گزارشهای فوق تنها ابتدای این راه به شمار میآیند. ثبت جزییات ابعاد مختلف زندگی پیش از تولد و پس از آن مانند رژیم غذایی مادر، وضعیت اشتغال، استفاده از مهدکودک و نحوه خواب کودک در این مطالعه، نمونهای از فرصتهای پژوهشی ایجاد شده توسط این بررسی به شمار میآید./
سازمان غذا و داروی آمریکا به همراهی ادراه پیشگیری و کنترل بیماریهای این کشور مطالعه آیندهنگر بزرگی را برای بررسی صحت این باور به انجام رساندند. این مطالعه نکات جالبی را در زمینه تاثیرات درازمدت تغذیه دوران نوزادی بر سلامت و بیماری آینده فرد آشکار میسازد. شرکتکنندگان این بررسی مادران باردار در سه ماهه آخر بارداری و نوزادان آنها بودند که تا سن یک سالگی مرتبا مورد پیگیری قرار میگرفتند.
مادران شرکت کننده در مطالعه باید حداقل 18 سال سن داشته و نوزادان آنان باید حاصل حاملگی تکقلوی حداقل 35 هفته و عاری از هرگونه بیماری بوده که غذا خوردن آنان را تحت تاثیر قرار دهد و در زمان تولد حداقل 5/2 کیلوگرم وزن داشتند. مادران واجد شرایط بین سالهای 2005 تا 2007 میلادی وارد مطالعه شده و تا یک سالگی نوزاد به فواصل یک ماهه مورد پیگیری قرار گرفتند. اطلاعات جمعآوری شده در این پیگیریها شامل نحوه تغذیه شیرخوار و رژیم غذایی مادر تا 12 ماه پس از زایمان بود. پرسشنامه این تحقیق نوع غذاهایی را که به شیرخوار داده میشد مانند شیر مادر یا شیر خشک مشخص کرده و نیز سایر عوامل تاثیرگذار را بر نحوه تغذیه نوزاد و شیردهی مادر تحت پوشش قرار میداد.
شش سال بعد زمانی که کودکان بانوان شرکت کننده درمطالعه 6 ساله شده بودند، مجددا از طریق پست با آنها تماس گرفته شده و اطلاعات مربوط به سلامت، نحوه تغذیه و نوع رژیم غذایی، وضعیت جسمی، رفتاری و چگونگی رشد کودکان مجددا بررسی و ثبت شد. از 1542 شرکتکنندهای که در این مرحله از مطالعه با آنان تماس گرفته شد، 1363 نفر اطلاعات درخواستی را ارایه کردند. از 97 (3/6 درصد) کودکی که دچار حساسیت غذایی تشخیص داده شده توسط یک پزشک بودند، 78 نفر پس از یک سالگی به یک ماده غذایی جدید نیز حساسیت نشان داده بودند. همچنین به نظر میرسید که حساسیت در بیش از یک سوم از کودکانی که حداقل یکبار به دلیل احتمال وجود حساسیت غذایی به پزشک مراجعه کرده بودند، کاملا برطرف شده است. مهمترین عواملی که با بروز حساسیتهای غذایی به طور کلی یا موارد جدید آن ارتباط معنیداری نشان میدادند شامل تحصیلات بالاتر مادر، درآمد بیشتر خانواده، سابقه خانوادگی حساسیت غذایی و ابتلا به اگزما پیش از رسیدن به سن یک سالگی بودند. طول مدت تغذیه انحصاری با شیر مادر و زمان شروع تغذیه کمکی رابطهای با احتمال بروز حساسیت غذایی به صورت کلی یا بروز موارد جدید نشان نداد. در موارد تغذیه طولانی با شیر مادر معرفی مواد خوراکی و آشامیدنی جدید، دیرتر از سایرین انجام شده بود. همچنین تغذیه طولانیتر با شیر مادر با کاهش موارد عفونت گوش و حلق و بینی و سینوسها در سال پیش از بررسی همراه بود. کودکانی که برای مدت بیشتری با شیر مادر تغذیه شده بودند در 6 سالگی، آب، میوه و سبزیجات بیشتری مصرف کرده و از سوی دیگر آبمیوه و نوشیدنیهای شیرین کمتری مینوشیدند. دفعات مصرف میوه و سبزیجات در سال اول با تعداد دفعات مصرف این مواد در 6 سالگی را بطه داشت و خطر چاقی در 6 سالگی در شیرخوارانی که در سال اول زندگی نوشیدنیهای شیرین شده با شکر نوشیده بودند، دو برابر سایرین بود.
از یافتههای این مطالعه بزرگ شش ساله چنین برمیآید که نحوه تغذیه نوزاد در سال اول رابطهای با بروز حساسیت غذایی در کودکی نداشته و نمیتواند احتمال بروز این مساله را پیشگویی کرده و یا از بروز آن پیشگیری کند. از سوی دیگر، چنین به نظر میرسد که اگرچه طولمدت تغذیه انحصاری با شیر مادر و زمان شروع تغذیه کمکی ارتباطی با بروز حساسیت غذایی در دوران کودکی ندارد با منافع دیگری برای سلامتی کودک مانند کاهش موارد عفونت گوش، حلق، بینی و سینوسها و نیز عادات غذایی سالمتر همراه است که به نوبه خود در درازمدت میتواند تاثیر عمدهای بر سلامت وی داشته باشد. این مطالعه گنجینه ارزشمندی از اطلاعات است که فرصتهای تحقیقاتی بیشماری را برای پژوهشگران علاقمند فراهم ساخته و گزارشهای فوق تنها ابتدای این راه به شمار میآیند. ثبت جزییات ابعاد مختلف زندگی پیش از تولد و پس از آن مانند رژیم غذایی مادر، وضعیت اشتغال، استفاده از مهدکودک و نحوه خواب کودک در این مطالعه، نمونهای از فرصتهای پژوهشی ایجاد شده توسط این بررسی به شمار میآید./