در طول 5 سال گذشته، طیف درمانهای موجود برای آرتریت پسوریاتیک بهطور مداوم گستردهتر شده است. ایمنی و اثربخشی درمانهای جدید با مکانیسمهای عمل نوآورانه بوسیله گروهی از متخصصان «انجمن پزشکان علیه روماتیسم اروپا» نیز تائید شدهاند.
محققان اذعان دارند که درمانهای هدفمند برای تظاهرات پوستی و مفصلی بیماری پسوریازیس بسیار سودمند بودهاند.
در طول 5 سال گذشته، طیف درمانهای موجود برای آرتریت پسوریاتیک بهطور مداوم گستردهتر شده است. ایمنی و اثربخشی درمانهای جدید با مکانیسمهای عمل نوآورانه بوسیله گروهی از متخصصان «انجمن پزشکان علیه روماتیسم اروپا» نیز تائید شدهاند.
به گزارش Medpage Today، تلاشهای پیشین برای درمان آرتریت پسوریاتیکی بهطور اولیه بر تجربیاتی استوار بوده که از درمانهای آرتریت روماتوئید برآمدهاند. اما با درک بیشتر دانشمندان از پاتوژنز بیماری، پیشرفتها و درمانهای قابل توجه و اختصاصیتری برای آن ابداع شد و توسعه یافت. از آنجا که آخرین توصیهها و دستورالعملهای درمانی آرتریت پسوریاتیک در سال 2011 منتشر شدهاند، پیش از آنکه بسیاری از درمانهای جدید در دسترس قرار گرفته باشند، گروه «لیگ علیه روماتیسم اروپا» مرور نظاممندی را براساس منابع موجود و آخرین دادهها انجام داده و در Annals of the Rheumatic Diseases منتشر کردند.
این متخصصان دریافتند که در کارآزماییهای بالینی اخیر، نقطه پایان اولیه اثربخشی که بهبود 20 درصدی در کرایتریاهای کالج روماتولوژی آمریکا (ACR20) بوده، با این عوامل قابل دستیابی بودند:
Ustekinumab (Stelara): یک آنتیبادی مونوکلونال که اینترلوکینهای 12 و 23 را هدف قرار میدهد.
Secukinumab (Cosentyx) : یک آنتیبادی مونوکلونال که گیرنده IL-17A را مهار میکند.
Apremilas(Otezla): یک مولکول کوچک مهارکننده فسفودیاستراز 4.
در طول 5 سال گذشته، طیف درمانهای موجود برای آرتریت پسوریاتیک بهطور مداوم گستردهتر شده است. ایمنی و اثربخشی درمانهای جدید با مکانیسمهای عمل نوآورانه بوسیله گروهی از متخصصان «انجمن پزشکان علیه روماتیسم اروپا» نیز تائید شدهاند.
به گزارش Medpage Today، تلاشهای پیشین برای درمان آرتریت پسوریاتیکی بهطور اولیه بر تجربیاتی استوار بوده که از درمانهای آرتریت روماتوئید برآمدهاند. اما با درک بیشتر دانشمندان از پاتوژنز بیماری، پیشرفتها و درمانهای قابل توجه و اختصاصیتری برای آن ابداع شد و توسعه یافت. از آنجا که آخرین توصیهها و دستورالعملهای درمانی آرتریت پسوریاتیک در سال 2011 منتشر شدهاند، پیش از آنکه بسیاری از درمانهای جدید در دسترس قرار گرفته باشند، گروه «لیگ علیه روماتیسم اروپا» مرور نظاممندی را براساس منابع موجود و آخرین دادهها انجام داده و در Annals of the Rheumatic Diseases منتشر کردند.
این متخصصان دریافتند که در کارآزماییهای بالینی اخیر، نقطه پایان اولیه اثربخشی که بهبود 20 درصدی در کرایتریاهای کالج روماتولوژی آمریکا (ACR20) بوده، با این عوامل قابل دستیابی بودند:
Ustekinumab (Stelara): یک آنتیبادی مونوکلونال که اینترلوکینهای 12 و 23 را هدف قرار میدهد.
Secukinumab (Cosentyx) : یک آنتیبادی مونوکلونال که گیرنده IL-17A را مهار میکند.
Apremilas(Otezla): یک مولکول کوچک مهارکننده فسفودیاستراز 4.
آنچه از مطالعهها برآمده است
دو مطالعهای که دربرگیرنده ustekinumab بوده، با نامهای PSUMMIT-1 و PSUMMIT-2، بیماران را بهطور تصادفی به 3 گروه دریافت کننده پلاسبو یا 45 میلیگرم یا 90 میلیگرم از آنتیبادی مونوکلونال، در هفتههای صفر و 4، سپس هر 12 هفته تقسیم کردند. دادههای جمع شده از دو مطالعه نشان داد نسبت خطر برای پاسخهای ACR20 در گروه 90 میلیگرمی، 17/2 و در گروه 45 میلیگرمی 95/1 است.
از سوی دیگر، بیماران شاهد بهبودهایی هم در مشکلات پوستی، ناتوانیهای عملکردی و پیشگیری از صدمات ساختاری بودند. تعداد یکسانی از بیماران گروههای درمانی و پلاسبو، به دلیل عوارض جانبی و عفونتهای جدی درمان را نیمه رها کردند.
در مطالعههایی که با موضوع داروی secukinumab انجام شدند و تحت عنوان FUTURE-1 و FUTURE-2 شناخته میشوند، بیماران مورد نظر، هر 4 هفته یکبار با دوزهای 300، 150 یا 75 میلیگرمی از آنتیبادی مونوکلونال تحت درمان قرار گرفتند. یک متاآنالیز از دادههای به دست آمده نشان دادند که نسبتهای خطر برای ACR20، عبارت بودند از 31/3 برای دوز 300 میلیگرمی، 82/5 برای دوز 150 میلیگرمی و 47/4 برای دوز 75 میلیگرمی.
بیماران مطالعه FUTURE، پاسخهای درمانی خوبی برای ضایعات پوستی، انتزیت و داکتیلیت، همچنین در عملکرد و پیشگیری از بروز صدمات نشان دادند. هیچ تفاوتی میان گروههای مختلف در زمینه خروج از مطالعه بیماران به دلیل عوارض جانبی دیده نشد، اما در گروه 150 میلیگرمی، مواردی از ابتلا به کاندیدیازیس دیده شد.
داروی Apremilasدر 4 مطالعه (PALACE 1-4) و با دوزهای 30 یا 20 میلیگرمی، دو بار در روز ارزیابی شد. یک متاآنالیز از مطالعات دریافت که نسبتهای خطر برای ACR20 برابر بود با 98/1 در دوزهای 30 میلیگرمی و 70/1 در دوزهای 20 میلیگرمی. پاسخهای درمانی خوبی هم در ضایعات پوستی، عملکردی و انتزیت دیده شد.
تعداد بیمارانی که به دلیل عوارض جانبی از مطالعه خارج شدند، در گروه Apremilasاز گروه پلاسبو کمی بیشتر بود، اما نرخ بروز عوارض جانبی جدی میان دو گروه مشابه هم بودند. اسهال تا 19 درصد بیماران دریافت کننده Apremilasرا درگیر کرده، اما اغلب خودمحدود شونده هستند.
از سوی دیگر، بیماران شاهد بهبودهایی هم در مشکلات پوستی، ناتوانیهای عملکردی و پیشگیری از صدمات ساختاری بودند. تعداد یکسانی از بیماران گروههای درمانی و پلاسبو، به دلیل عوارض جانبی و عفونتهای جدی درمان را نیمه رها کردند.
در مطالعههایی که با موضوع داروی secukinumab انجام شدند و تحت عنوان FUTURE-1 و FUTURE-2 شناخته میشوند، بیماران مورد نظر، هر 4 هفته یکبار با دوزهای 300، 150 یا 75 میلیگرمی از آنتیبادی مونوکلونال تحت درمان قرار گرفتند. یک متاآنالیز از دادههای به دست آمده نشان دادند که نسبتهای خطر برای ACR20، عبارت بودند از 31/3 برای دوز 300 میلیگرمی، 82/5 برای دوز 150 میلیگرمی و 47/4 برای دوز 75 میلیگرمی.
بیماران مطالعه FUTURE، پاسخهای درمانی خوبی برای ضایعات پوستی، انتزیت و داکتیلیت، همچنین در عملکرد و پیشگیری از بروز صدمات نشان دادند. هیچ تفاوتی میان گروههای مختلف در زمینه خروج از مطالعه بیماران به دلیل عوارض جانبی دیده نشد، اما در گروه 150 میلیگرمی، مواردی از ابتلا به کاندیدیازیس دیده شد.
داروی Apremilasدر 4 مطالعه (PALACE 1-4) و با دوزهای 30 یا 20 میلیگرمی، دو بار در روز ارزیابی شد. یک متاآنالیز از مطالعات دریافت که نسبتهای خطر برای ACR20 برابر بود با 98/1 در دوزهای 30 میلیگرمی و 70/1 در دوزهای 20 میلیگرمی. پاسخهای درمانی خوبی هم در ضایعات پوستی، عملکردی و انتزیت دیده شد.
تعداد بیمارانی که به دلیل عوارض جانبی از مطالعه خارج شدند، در گروه Apremilasاز گروه پلاسبو کمی بیشتر بود، اما نرخ بروز عوارض جانبی جدی میان دو گروه مشابه هم بودند. اسهال تا 19 درصد بیماران دریافت کننده Apremilasرا درگیر کرده، اما اغلب خودمحدود شونده هستند.
کنترل سخت بیماری بر درمان استاندارد ارجحیت دارد
رامیرو و همکارانش همچنین گزارش کردهاند که نتایج اولین کارآزمایی استراتژی در درمان آرتریت پسوریاتیکی با نام TICORA، نشان داده کنترل سخت بیماری بر درمان استاندارد ارجحیت دارد، بهطوریکه پاسخهای ACR20 در 62 درصد بیماران تحت درمانهای سخت و 45 درصد درمان استاندارد دیده میشود. این موضوع، مشابه آنچه است که برای درمان آرتریت روماتوئید هم درنظر گرفته میشود. آنها همچنین متذکر شدهاند که برای عوامل دارویی جدید، در نبود مطالعات سر به سر، انجام مقایسههای دقیق میان داروها یا بین این عوامل و داروهایی که در حال حاضر وجود دارند (مانند مهارکنندههای TNF)، کاری است چالشبرانگیز.
همراه با این عوامل دارویی جدید، کارآیی و اثربخشی دو عامل فاکتور نکروز دهنده ضدتوموری (TNF)، با نامهای golimumab (Simponi) و pego- (Cimzia)، نیز بررسی شده و سودمند بودن این کلاس بیولوژیکها برای آرتریت پسوریاتیکی تائید شده است. کارآزمایی certolizumab با نام RAPID-PsA، تجربه درمانی با مهارکننده TNF را گسترده کرده است. در این مطالعه، بیمارانی وارد شدند که پیش از این به درمان با anti-TNF پاسخ ناکافی دادهاند. این بیماران نرخ مشابهی از ACR20 را در مقایسه با بیمارانی که با ضدTNFها درمان شده بودند، نشان دادند./
همراه با این عوامل دارویی جدید، کارآیی و اثربخشی دو عامل فاکتور نکروز دهنده ضدتوموری (TNF)، با نامهای golimumab (Simponi) و pego- (Cimzia)، نیز بررسی شده و سودمند بودن این کلاس بیولوژیکها برای آرتریت پسوریاتیکی تائید شده است. کارآزمایی certolizumab با نام RAPID-PsA، تجربه درمانی با مهارکننده TNF را گسترده کرده است. در این مطالعه، بیمارانی وارد شدند که پیش از این به درمان با anti-TNF پاسخ ناکافی دادهاند. این بیماران نرخ مشابهی از ACR20 را در مقایسه با بیمارانی که با ضدTNFها درمان شده بودند، نشان دادند./