نتایج تحقیق محققهای سوئدی نشان میدهد که افراد دارای کارفرماهای غیرعادی، دیکتاتور، بیملاحظه و فاقد مهارتهای مدیریتی بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قلبی همچون حمله قلبی هستند.
نتایج تحقیق محققهای سوئدی نشان میدهد که افراد دارای کارفرماهای غیرعادی، دیکتاتور، بیملاحظه و فاقد مهارتهای مدیریتی بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قلبی همچون حمله قلبی هستند.
این تحقیق در شماره نوامبر 2016 ژورنال Occupational and Environmental Medicine به چاپ رسید و نشان میدهد که استرس ناشی از مدیرهای بد خطر مشکلات قلبی را افزایش میدهد.
محققان سوئدی برای انجام تحقیق خود سلامت قلبی بیش از 3000 کارگر مرد را در بین سالهای 1992 و 1995 زیر نظر داشتند. و گزارشهای مربوط بهسلامت حرفهای آنها نیز با دادههای ملی مربوط به پذیرش افراد به بیمارستان و مرگ ناشی از بیماری قلبی تا سال 2003 تطبیق داده شد.
در طول این ده سال 74 مورد بیماری قلبی غیرمرگبار و مرگبار همچون حمله قلبی، آنژین ناپایدار (Unstable angina) یا ایست قلبی (Cardiac arrest) رخ داد. هر چه این کارگرها توانایی مدیر خود را بالاتر دانستند، میزان خطر ابتلا به مشکلات قلبی خطرناک در آنها کمتر بود.
این تحقیق نشان داد که وقتیکه یک کارگر برای مدت طولانی برای یک شرکت کار میکند ارتباط میان رهبری درک شده مدیران و خطر مشکلات قلبی خطرناک در میان کارگرها بیشتر میشود، چون باگذشت زمان استرس ناشی از کارفرماهای بد افزایش مییابد.
محققان پیشنهاد میکنند که شرکتها برای بهبود مهارتهای مدیران خود گامهایی را بردارند تا از بیماری قلبی خطرناک کارگرهای خود جلوگیری کنند.
دکتر آنا نیبرگ، عضو موسسه تحقیقاتی استرس در دانشگاه استکهلم میگوید: «یک مدیر فعال و خوب میتواند با دانش و مهارت خود و حمایتی که به کارگرها نشان میدهد از فرایندهای مخرب در میان گروههای کاری جلوگیری کند و درنتیجه میتواند باعث تقویت فرایندهای بازدهی دار و نه ایجادکننده استرس در میان کارمندها شود.»
این تحقیق در شماره نوامبر 2016 ژورنال Occupational and Environmental Medicine به چاپ رسید و نشان میدهد که استرس ناشی از مدیرهای بد خطر مشکلات قلبی را افزایش میدهد.
محققان سوئدی برای انجام تحقیق خود سلامت قلبی بیش از 3000 کارگر مرد را در بین سالهای 1992 و 1995 زیر نظر داشتند. و گزارشهای مربوط بهسلامت حرفهای آنها نیز با دادههای ملی مربوط به پذیرش افراد به بیمارستان و مرگ ناشی از بیماری قلبی تا سال 2003 تطبیق داده شد.
در طول این ده سال 74 مورد بیماری قلبی غیرمرگبار و مرگبار همچون حمله قلبی، آنژین ناپایدار (Unstable angina) یا ایست قلبی (Cardiac arrest) رخ داد. هر چه این کارگرها توانایی مدیر خود را بالاتر دانستند، میزان خطر ابتلا به مشکلات قلبی خطرناک در آنها کمتر بود.
این تحقیق نشان داد که وقتیکه یک کارگر برای مدت طولانی برای یک شرکت کار میکند ارتباط میان رهبری درک شده مدیران و خطر مشکلات قلبی خطرناک در میان کارگرها بیشتر میشود، چون باگذشت زمان استرس ناشی از کارفرماهای بد افزایش مییابد.
محققان پیشنهاد میکنند که شرکتها برای بهبود مهارتهای مدیران خود گامهایی را بردارند تا از بیماری قلبی خطرناک کارگرهای خود جلوگیری کنند.
دکتر آنا نیبرگ، عضو موسسه تحقیقاتی استرس در دانشگاه استکهلم میگوید: «یک مدیر فعال و خوب میتواند با دانش و مهارت خود و حمایتی که به کارگرها نشان میدهد از فرایندهای مخرب در میان گروههای کاری جلوگیری کند و درنتیجه میتواند باعث تقویت فرایندهای بازدهی دار و نه ایجادکننده استرس در میان کارمندها شود.»
ارزیابی کارفرماها
شرکتکنندههای این تحقیق از یک سیستم ارزیابی برای مدیران ارشد خود استفاده کردند و در مورد چیزهایی همچون نحوه ارتباط و واکنش مدیرها، موفقیت آنها در مدیرت تغیر، توانایی آنها در هدفگذاریها و میزان موفقیت آنها در نمایندگی کردن شرکت نمره دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که هر چه رهبری مدیران در سطح بالاتری قرار داشت کارمندها در معرض خطر بیماری قلبی کمتر بودند. بهطور خلاصه، نتایج این تحقیق نشان داد که مدیرهای بد میتوانند برای سلامتی افرادی خطرناک باشد که با آنها کار میکنند.
در یک تحقیق اخیر دیگر محققان دریافتند که کارگرهایی که محیط کاری خود را یک محیط کاری نامساعد ازنظر روانی میدانستند 50 درصد بیشتر در معرض بیماری قلبی و عروقی بودند. در این تحقیق گفته شد: «عوامل استرسزای روانی اجتماعی یکچیز مرسوم در محیطهای کاری هستند و درنتیجه کارگرهای که بیشتر در معرض این عوامل هستند بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی هستند.»
محققان میگویند که اسناد مربوط به تاثیر کیفیت رفتار مدیرها روی سلامتی کارگرها در حال افزایش است. بهطورکلی، یک کارگر نگران رفتار سنجیده مدیر خود، نحوه توانایی او در تحریک عقلانی کارمندها و توانایی آنها در برقرار ارتباط با افراد زیردستش است. در این تحقیق سوالهای زیادی از شرکتکنندهها در مورد رفتارمدیرهای آنها شده است که برای نمونه میتوان به سوالهایی همچون «آیا مدیر شما به دلیل عدم انجام درست کاری شما را موردانتقاد قرار داده است» اشاره کرد. بهطورکلی، علاوه بر رفتار مدیرها و نحوه مدیریت آنها سوالهای در مورد موفقیت مدیرها در ارتباط موثر با کارمندهای خود نیز بیانشده است.
نحوه ارتباط مدیران با کارمندهای خود از عوامل اساسی در رابطه میان یک مدیر و کارمندش است و بر اساس نتایج این تحقیق کارمندها یا کارگرهایی که مدیران آنها در برقراری ارتباط دچار مشکل بودند بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات قلبی بودند. محققان این تحقیق توصیه میکنند که آموزش مدیران در مورد چگونگی انجام بهتر وظایف خود و تغیر مثبت رفتارهاهای خود در قبال کارمندها میتواند هم به بازدهی کارمندها بیفزاید و هم خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را در آنها کاهش دهد. درنتیجه باید بیان داشت که یک مدیر نباید کارمند خود را بهعنوان یک برده در نظر بگیرید و هر رفتاری را که میخواهد در قبال او داشته باشد. متاسفانه بعضی از مدیرها بر این تصور هستند که برای مدیریت بهتر نیازی به مهارت، تجربه و نحوه ارتباط با کارمندها نیست، بلکه صرف مقتدر بودن میتواند باعث پیشرفت شرکت شود. اما حقیقت امر این است که یک مدیر یا کارفرما زمانی میتواند باعث بهبود عملکرد شرکت و سوددهی شرکت خود شود که ارتباطی دوستانه و موثر با کارمندهای خود برقرار کند. همین ارتباط موثر و توانمند بودن مدیر میتواند این ادراک را در کارمند برانگیزد که مدیر من یک فرد کاردان و بامحبت است. همین ادراک باعث میشود که از استرس کارمند کاسته شود و درنتیجه بتواند وظایف خود را بهتر انجام دهد. علاوه بر این، استرس کمتر به معنای سلامتی بیشتر کارمند نیز است. در پایان باید بیان داشت که بر اساس این تحقیق جدید محققان سوئدی، رفتار بد مدیران میتواند تاثیر منفی روی سلامتی کارمند، مخصوصا سلامت قلبی او داشته باشد. دلیل این تاثیر منفی نیز این است که رفتار بد مدیر باعث افزایش استرس کارمند میشود و استرس نیز روی سلامتی فرد تاثیر میگذارد. درنتیجه مدیران باید درزمینه رفتار موثر با کارمندها آموزش ببیند تا بتوانند هم سلامت کارمندهای خود را حفظ کنند و هم با بازدهی بیشتر از سوی کارمندهای خود مواجه شوند./
در یک تحقیق اخیر دیگر محققان دریافتند که کارگرهایی که محیط کاری خود را یک محیط کاری نامساعد ازنظر روانی میدانستند 50 درصد بیشتر در معرض بیماری قلبی و عروقی بودند. در این تحقیق گفته شد: «عوامل استرسزای روانی اجتماعی یکچیز مرسوم در محیطهای کاری هستند و درنتیجه کارگرهای که بیشتر در معرض این عوامل هستند بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی هستند.»
محققان میگویند که اسناد مربوط به تاثیر کیفیت رفتار مدیرها روی سلامتی کارگرها در حال افزایش است. بهطورکلی، یک کارگر نگران رفتار سنجیده مدیر خود، نحوه توانایی او در تحریک عقلانی کارمندها و توانایی آنها در برقرار ارتباط با افراد زیردستش است. در این تحقیق سوالهای زیادی از شرکتکنندهها در مورد رفتارمدیرهای آنها شده است که برای نمونه میتوان به سوالهایی همچون «آیا مدیر شما به دلیل عدم انجام درست کاری شما را موردانتقاد قرار داده است» اشاره کرد. بهطورکلی، علاوه بر رفتار مدیرها و نحوه مدیریت آنها سوالهای در مورد موفقیت مدیرها در ارتباط موثر با کارمندهای خود نیز بیانشده است.
نحوه ارتباط مدیران با کارمندهای خود از عوامل اساسی در رابطه میان یک مدیر و کارمندش است و بر اساس نتایج این تحقیق کارمندها یا کارگرهایی که مدیران آنها در برقراری ارتباط دچار مشکل بودند بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات قلبی بودند. محققان این تحقیق توصیه میکنند که آموزش مدیران در مورد چگونگی انجام بهتر وظایف خود و تغیر مثبت رفتارهاهای خود در قبال کارمندها میتواند هم به بازدهی کارمندها بیفزاید و هم خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را در آنها کاهش دهد. درنتیجه باید بیان داشت که یک مدیر نباید کارمند خود را بهعنوان یک برده در نظر بگیرید و هر رفتاری را که میخواهد در قبال او داشته باشد. متاسفانه بعضی از مدیرها بر این تصور هستند که برای مدیریت بهتر نیازی به مهارت، تجربه و نحوه ارتباط با کارمندها نیست، بلکه صرف مقتدر بودن میتواند باعث پیشرفت شرکت شود. اما حقیقت امر این است که یک مدیر یا کارفرما زمانی میتواند باعث بهبود عملکرد شرکت و سوددهی شرکت خود شود که ارتباطی دوستانه و موثر با کارمندهای خود برقرار کند. همین ارتباط موثر و توانمند بودن مدیر میتواند این ادراک را در کارمند برانگیزد که مدیر من یک فرد کاردان و بامحبت است. همین ادراک باعث میشود که از استرس کارمند کاسته شود و درنتیجه بتواند وظایف خود را بهتر انجام دهد. علاوه بر این، استرس کمتر به معنای سلامتی بیشتر کارمند نیز است. در پایان باید بیان داشت که بر اساس این تحقیق جدید محققان سوئدی، رفتار بد مدیران میتواند تاثیر منفی روی سلامتی کارمند، مخصوصا سلامت قلبی او داشته باشد. دلیل این تاثیر منفی نیز این است که رفتار بد مدیر باعث افزایش استرس کارمند میشود و استرس نیز روی سلامتی فرد تاثیر میگذارد. درنتیجه مدیران باید درزمینه رفتار موثر با کارمندها آموزش ببیند تا بتوانند هم سلامت کارمندهای خود را حفظ کنند و هم با بازدهی بیشتر از سوی کارمندهای خود مواجه شوند./