بسیاری از مردم از مشکلات خواب شکایت دارند؛ کمخوابی، پرخوابی، خواب منقطع، خواب بیکفایت، خواب سبک، خُرخُر یا مشکل تنفسی در خواب، بیقراری پاها پیش از خواب، کابوس، راهرفتن در خواب، حرفزدن در خواب
داشتن یک خواب راحت و بیدغدغه نقش مهمی در تداوم سلامت جسمانی که سلامت روان نیز بخشی از آن است؛ دارد. کمخوابی چه به دنبال عوامل بیرونی یا بیماریهای دیگر بروز کرده باشد و چه به عمد و بهدلیل تمایل فرد به کار کردن زیاد یا اشتغالات و تفریحات شبانه باشد، در بروز برخی از بیماریها و کوتاه کردن طول عمر فرد موثر است.
بسیاری از مردم از مشکلات خواب شکایت دارند؛ کمخوابی، پرخوابی، خواب منقطع، خواب بیکفایت، خواب سبک، خُرخُر یا مشکل تنفسی در خواب، بیقراری پاها پیش از خواب، کابوس، راهرفتن در خواب، حرفزدن در خواب و.... بسیاری از مردم نیز از داروهای خوابآور برای افزایش مقدار یا کیفیت خواب خود بهره میگیرند.
بسیاری از مردم از مشکلات خواب شکایت دارند؛ کمخوابی، پرخوابی، خواب منقطع، خواب بیکفایت، خواب سبک، خُرخُر یا مشکل تنفسی در خواب، بیقراری پاها پیش از خواب، کابوس، راهرفتن در خواب، حرفزدن در خواب و.... بسیاری از مردم نیز از داروهای خوابآور برای افزایش مقدار یا کیفیت خواب خود بهره میگیرند.
آیا داروهای خواب آور ما را معتاد میکنند؟
عموما یکی از این 2 نکته در ذهنیت افرادی که برای بهبود خواب خود به پزشک مراجعه میکنند نسبت به داروهای خوابآور دیده میشود: «مخالفت با مصرف داروهای خوابآور که آنها را مضر و عامل اعتیاد میدانند» یا «درخواست برای ادامه داروی خوابآوری که مدتهاست مصرف میکنند». نظر کدام گروه درستتر ا ست؟ آیا مصرف داروهای خوابآور اعتیادآور است؟ آیا خواب کسی که مدتهاست از این داروها مصرف میکند و کماکان دچار کمخوابی است، قابلاصلاح است؟ به پاسخ این 2 سوال میپردازم.
درمان کمخوابی
برای بهبود کمخوابی باید نکاتی را در نظر داشت:
کمخوابی، نشانه یک بیماری دیگر است
بسیاری از بیماران ممکن است از سرفه، تب یا درد در رنج باشند. برطرفکردن هر یک از این نشانهها بدون رسیدگی به علت آنها ممکن است عواقب وخیمی داشته باشد. مثلا سرفه یا تب ممکن است نشانهای از یک بیماری عفونی و درد نشانهای از هر یک از بیماریهای عمومی بدن باشد. مصرف داروهای ضدسرفه، تببُر یا مسکن بدون تشخیص اختلال زیربنای آنها به پیشرفتهتر شدن بیماری زمینهای کمک میکند و درمان را به تاخیر میاندازد. این در حالی است که در بسیاری از موارد، سرعت عمل نقش مهمی در مداوا دارد. کمخوابی نیز عموما یک نشانه است نه یک بیماری مستقل، بنابراین باید دنبال علت گشت نه آنکه تنها با یک داروی خوابآور روی نشانه مهمی که میتواند در رسیدن به شناسایی بیماری عامل آن کمککننده باشد، سرپوش گذاشت و درمان اصلی را به تاخیر انداخت.
کمخوابی ممکن است تنها نشانهای از رعایتنکردن بهداشت خواب باشد. در عین حال میتواند نشانهای از ناتوانی در مدیریت مناسب تنشهای روزمره یا رویدادهای ناخوشایند، یک بیماری عمومی یا عضوی (مانند بیماریهای ریوی) یا حاکی از هر یک از بیماریهای روانپزشکی مانند اختلالات افسردگی و اضطرابی باشد. پس ارزیابی علت بروز کمخوابی مهمتر از رفع فوری آن است.
کمخوابی ممکن است تنها نشانهای از رعایتنکردن بهداشت خواب باشد. در عین حال میتواند نشانهای از ناتوانی در مدیریت مناسب تنشهای روزمره یا رویدادهای ناخوشایند، یک بیماری عمومی یا عضوی (مانند بیماریهای ریوی) یا حاکی از هر یک از بیماریهای روانپزشکی مانند اختلالات افسردگی و اضطرابی باشد. پس ارزیابی علت بروز کمخوابی مهمتر از رفع فوری آن است.
اصول بهداشت خواب
هر فردی – چه دچار بیماری باشد و چه نباشد – برای حفظ ویژگیهای مطلوب خواب خود، لازم است همواره نکاتی را رعایت کند:
روش نادرست: «من هر شب بعد از صرف قهوه و تمام شدن برنامههای تلویزیون که در حالت استراحت روی تختخوابم تماشا میکنم، میخوابم.»
روش درست: «من هر شب در ساعت معینی میخوابم و هر روز حتی در تعطیلات در ساعت معینی بیدار میشوم. از اتاق خواب برای تماشای تلویزیون یا رسیدگی به کارهای روزمره استفاده نمیکنم و پیش از خواب غذای سنگین، چای، قهوه، نوشابه یا سیگار مصرف نمیکنم. اصولا پیش از خواب تلویزیون تماشا نمیکنم و با رایانه کار نمیکنم ولی ممکن است روزنامه یا کتاب بخوانم.»
روش نادرست: «خوشبختانه عصرها همیشه یک خواب حسابی دارم ولی بدبختانه شبها خیلی دیر خوابم میبرد.»
روش درست: «سعی میکنم روزها کمتر بخوابم تا شبها راحت خوابم ببرد. هر وقت دورههای بیخوابی شروع میشود، روزها جلوی خوابم را میگیرم.»
روش نادرست: «برای رفع بیخوابی شبانه، عصرها به شدت ورزش میکنم که تا نزدیک زمان شام طول میکشد.»
روش درست: «به شکل مستمر و با برنامه ورزش میکنم ولی سعی میکنم این برنامه 6 ساعت پیش از خواب انجام شود. غروبها گاهی از روش آرامسازی که یاد گرفتهام استفاده میکنم و حمام با آب گرم قبل از خواب هم گاهی به بهتر شدن خوابم کمک میکند.»
روش نادرست: «هر وقت خوابم نمیبرد تا حدود 2 ساعت در تختخواب در تقلا هستم و نگرانم که صبح خواب بمانم.»
روش درست: «هر وقت خوابم نمیبرد از تختخواب بیرون میآیم و چند دقیقه به کارهای عقبافتادهام میپردازم یا کتاب میخوانم. سعی میکنم محیط خواب خنک و کاملا تاریک باشد.»
روش نادرست: «خوشبختانه عصرها همیشه یک خواب حسابی دارم ولی بدبختانه شبها خیلی دیر خوابم میبرد.»
روش درست: «سعی میکنم روزها کمتر بخوابم تا شبها راحت خوابم ببرد. هر وقت دورههای بیخوابی شروع میشود، روزها جلوی خوابم را میگیرم.»
روش نادرست: «برای رفع بیخوابی شبانه، عصرها به شدت ورزش میکنم که تا نزدیک زمان شام طول میکشد.»
روش درست: «به شکل مستمر و با برنامه ورزش میکنم ولی سعی میکنم این برنامه 6 ساعت پیش از خواب انجام شود. غروبها گاهی از روش آرامسازی که یاد گرفتهام استفاده میکنم و حمام با آب گرم قبل از خواب هم گاهی به بهتر شدن خوابم کمک میکند.»
روش نادرست: «هر وقت خوابم نمیبرد تا حدود 2 ساعت در تختخواب در تقلا هستم و نگرانم که صبح خواب بمانم.»
روش درست: «هر وقت خوابم نمیبرد از تختخواب بیرون میآیم و چند دقیقه به کارهای عقبافتادهام میپردازم یا کتاب میخوانم. سعی میکنم محیط خواب خنک و کاملا تاریک باشد.»
درمان علت زمینهای
در قریب به اتفاق موارد کمخوابی، علتی پشت آن نهفته است. به جز دلایل جسمانی که اشارهای به آن شد، انواع اختلالات افسردگی و اضطرابی زمینهساز کمخوابی هستند. فرد افسرده به جز بیحوصلگی، ناامیدی و کاهش اعتماد بهنفس، اغلب در خوابیدن نیز دچار مشکل است.
اگر چنین فردی تنها با مصرف داروهای خوابآور، کمخوابی خود را به ظاهر جبران کند، در واقع با ایجاد تاخیر در درمان افسردگی، علاوه بر آنکه زجر ناشی از این بیماری را تحمل میکند، ممکن است دستیابی به نتیجه مطلوب از درمان بعدی را دشوارتر کند یا با ایجاد وابستگی به داروی خوابآور، یک «کمخوابی مقاوم به درمان» را نیز به مشکل افسردگی موجود بیفزاید. مانند آنکه فرد دچار عفونت ریوی با مصرف خودسرانه داروی ضدسرفه و بدون درمان با آنتیبیوتیک، باعث گسترش عفونت ریوی و ایجاد بیماری مقاوم به درمان شود.
در صورتی که در موارد بیماری افسردگی یا اضطرابی، درمان از ابتدا به درستی معطوف به تسکین افسردگی و اضطراب شود، در نهایت مشکل خواب فرد نیز بهبود مییابد. حتی در مورد فرد افسردهای که مدتها به شکل بیرویه داروهای خوابآور مصرف کرده و کماکان دچار کمخوابی است، شروع درمان با داروهای دارای اثر دوگانه ضدافسردگی و خوابآور میتواند راهگشا باشد.
اگر چنین فردی تنها با مصرف داروهای خوابآور، کمخوابی خود را به ظاهر جبران کند، در واقع با ایجاد تاخیر در درمان افسردگی، علاوه بر آنکه زجر ناشی از این بیماری را تحمل میکند، ممکن است دستیابی به نتیجه مطلوب از درمان بعدی را دشوارتر کند یا با ایجاد وابستگی به داروی خوابآور، یک «کمخوابی مقاوم به درمان» را نیز به مشکل افسردگی موجود بیفزاید. مانند آنکه فرد دچار عفونت ریوی با مصرف خودسرانه داروی ضدسرفه و بدون درمان با آنتیبیوتیک، باعث گسترش عفونت ریوی و ایجاد بیماری مقاوم به درمان شود.
در صورتی که در موارد بیماری افسردگی یا اضطرابی، درمان از ابتدا به درستی معطوف به تسکین افسردگی و اضطراب شود، در نهایت مشکل خواب فرد نیز بهبود مییابد. حتی در مورد فرد افسردهای که مدتها به شکل بیرویه داروهای خوابآور مصرف کرده و کماکان دچار کمخوابی است، شروع درمان با داروهای دارای اثر دوگانه ضدافسردگی و خوابآور میتواند راهگشا باشد.
درمان دارویی
برای درمان علت زمینهای کمخوابی که در بیشتر موارد یک اختلال افسردگی یا اضطرابی است، مصرف داروهایی که ضدافسردگی نام دارند و در واقع هم ضدافسردگیاند و هم ضداضطراب، در بیشتر موارد کفایت میکند. با این حال، از آنجا که اثر این داروها معمولا چند هفته پس از آغاز مصرفشان شروع میشود، پزشک معمولا داروی سریعالاثری مانند داروهای خوابآور نام برده شد. در این مطلب را بهعنوان داروی کمکی تجویز و حداکثر پس از چند هفته قطع میکند. این قطع زودهنگام داروی خوابآور مانع از ایجاد وابستگی میشود و البته داروی اصلی ضدافسردگی اغلب تا مدتی برای جلوگیری از بازگشت علایم ادامه مییابد. داروهای ضدافسردگی برخلاف داروهای خوابآور باعث وابستگی نمیشوند. البته همواره استثنائاتی در تجویز داروها وجود دارد که با نظر پزشک اعمال میشود. مثلا پزشک ممکن است مصرف طولانیمدت داروی خوابآور را نیز در مواردی لازم بداند.
درمان غیردارویی
روشهای غیردارویی مانند رواندرمانیهای شناختی رفتاری نیز در درمان کمخوابی میتواند موثر باشد. البته این درمانها در بیشتر موارد باز هم باید معطوف به درمان اضطراب و افسردگی شود.
آیا مصرف داروهای خوابآور اعتیادآور است؟
در گذشته از داروهایی مانند فنوباربیتال برای بهبود خواب استفاده میشد که اکنون اصلا جایگاهی در این امر ندارد. امروزه داروهای متنوعی مانند دیازپام، کلونازپام، لورازپام و آلپرازولام به وفور به این منظور تجویز و مصرف میشوند. این داروها عموما ابتدای مصرف باعث ایجاد خوابی با کیفیت مطلوب میشوند و از طرفی اثر ضداضطراب دارند و باعث افزایش آرامش فرد میشوند. با این حال، مصرف خودسرانه آنها به هیچوجه توصیه نمیشود و در بسیاری از موارد اثر خوابآوری آنها پس از مدتی کاهش مییابد. حتی ممکن است در مواردی در درازمدت به تشدید مشکلات خواب منجر شوند بهطوری که کاهش مقدار یا قطع مصرفشان به بهبود کیفیت خواب کمک کند.
از سوی دیگر، مصرف خودسرانه این داروها در افرادی که مشکل تنفسی دارند ممکن است به وخامت وضعیت تنفسی بینجامد. در پاسخ به سوال بالا، میتوان گفت این داروها قابلسوءمصرف هستند و البته این سوءمصرف عموما توسط افرادی که دچار اعتیاد به موادمخدر یا محرک هستند دیده میشود. با این حال، این داروها در صورتی که زیرنظر پزشک مصرف شوند و براساس تشخیص درست و در مدت لازم به کار روند، تاثیر زیادی در بهبود خواب و علایم اضطرابی افراد دارند و در واقع در این شکل مصرف، باید آنها را جزو داروهای بسیار کمعارضه به حساب آورد./
از سوی دیگر، مصرف خودسرانه این داروها در افرادی که مشکل تنفسی دارند ممکن است به وخامت وضعیت تنفسی بینجامد. در پاسخ به سوال بالا، میتوان گفت این داروها قابلسوءمصرف هستند و البته این سوءمصرف عموما توسط افرادی که دچار اعتیاد به موادمخدر یا محرک هستند دیده میشود. با این حال، این داروها در صورتی که زیرنظر پزشک مصرف شوند و براساس تشخیص درست و در مدت لازم به کار روند، تاثیر زیادی در بهبود خواب و علایم اضطرابی افراد دارند و در واقع در این شکل مصرف، باید آنها را جزو داروهای بسیار کمعارضه به حساب آورد./
پاسخ به این نظر
داکتر صاحب محترم هرقدار کوشش میکنم کی زود خواب شود نمیشه ،،،نمیدانم چی کنم