لوپوس سیستمیک اریتماتوز، یک بیماری خودایمنی است که بسیاری از بخشهای بدن نظیر سیستمهای پوست، عضلانی-اسکلتی، عصبی و قلبی-عروقی را درگیر میکند. به دلیل گسترده بودن اثرات لوپوس سیستمیک اریتماتوز بر بدن، داروهای مختلفی برای هدف قرار دادن علائم متعدد این بیماری مورد استفاده قرار میگیرند.
لوپوس سیستمیک اریتماتوز، یک بیماری خودایمنی است که بسیاری از بخشهای بدن نظیر سیستمهای پوست، عضلانی-اسکلتی، عصبی و قلبی-عروقی را درگیر میکند. به دلیل گسترده بودن اثرات لوپوس سیستمیک اریتماتوز بر بدن، داروهای مختلفی برای هدف قرار دادن علائم متعدد این بیماری مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، داروهایی تولید شدهاند که مکانیسم پیشرفت بیماری را هدف قرار میدهند.
هر چند که پیش آگهی بیماری لوپوس سیستمیک اریتماتوز با پیشرفت روشهای تشخیصی و ارتقای استراتژیهای درمانی بهبود یافته، هنوز هم نیاز به درک بهتر بیماری و گزینههای درمانی هدفمند بیشتر، محسوس است. لوپوس سیستمیک اریتماتوز در هر بیمار علائم و نشانههای متفاوتی دارد. علائم شایع این بیماری عبارتند از ضایعات پوستی، آرترالژی و ضعف. هر چند که لوپوس سیستمیک اریتماتوز میتواند به درگیری شدید ارگانها و بیماری کلیوی پیشرفته منجر شود. بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک اریتماتوز، دورههای با علائم خفیف یا بدون فعالیت بیماری(فروکش) و نیز دورههای تشدید فعالیت بیماری(عود) را تجربه میکنند. درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز، به بیماران کمک میکند در مرحله فروکش یا خاموشی بیماری باقی بمانند و از عود علائم پیشگیری کنند. انتخاب گزینههای درمانی برای لوپوس سیستمیک اریتماتوز، بستگی به علائم بیمار و شدت بیماری دارند. گزینههای درمانی معمول عبارتند از داروهای ضدمالاریا، گلوکوکورتیکوئیدها، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی و داروهای مهارکننده سیستم ایمنی.
هر چند که پیش آگهی بیماری لوپوس سیستمیک اریتماتوز با پیشرفت روشهای تشخیصی و ارتقای استراتژیهای درمانی بهبود یافته، هنوز هم نیاز به درک بهتر بیماری و گزینههای درمانی هدفمند بیشتر، محسوس است. لوپوس سیستمیک اریتماتوز در هر بیمار علائم و نشانههای متفاوتی دارد. علائم شایع این بیماری عبارتند از ضایعات پوستی، آرترالژی و ضعف. هر چند که لوپوس سیستمیک اریتماتوز میتواند به درگیری شدید ارگانها و بیماری کلیوی پیشرفته منجر شود. بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک اریتماتوز، دورههای با علائم خفیف یا بدون فعالیت بیماری(فروکش) و نیز دورههای تشدید فعالیت بیماری(عود) را تجربه میکنند. درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز، به بیماران کمک میکند در مرحله فروکش یا خاموشی بیماری باقی بمانند و از عود علائم پیشگیری کنند. انتخاب گزینههای درمانی برای لوپوس سیستمیک اریتماتوز، بستگی به علائم بیمار و شدت بیماری دارند. گزینههای درمانی معمول عبارتند از داروهای ضدمالاریا، گلوکوکورتیکوئیدها، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی و داروهای مهارکننده سیستم ایمنی.
درمان دارویی
هیدروکسی کلروکین: این دارو برای مواردی از بیماری که نسبتا خفیف است و نیز بهعنوان درمان نگهدارنده تجویز میشود. دوز آغازین آن، 400 میلیگرم یک یا دوبار در روز است. پس از چند هفته تا چند ماه، با توجه به میزان پاسخدهی بیمار، کمترین دوز موثره دارو برای وی مورد استفاده قرار میگیرد(200 تا 400 میلیگرم یک یا دو بار در روز). هیدروکسی کلروکین بیشترین اثربخشی را در درمان علائم پوستی، آرترالژی و ضعف دارد.
پردنیزون: این کورتیکواستروئید، برای درمان موارد با شدت متوسط تا شدیدا فعال بیماری مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا دوز روزانه آن، 5 تا 50 میلیگرم در روز است. پردنیزون روی التهاب ایجاد شده در بدن اثر میکند.
ضدالتهابهای غیراستروئیدی: این گروه دارویی به دلیل قابلیتهای تببری و ضدالتهابیشان تجویز میشوند.
بلیموماب: این دارو، یک آنتیبادی مونوکلونال است که فاکتور فعال کننده سلولهای B را غیرفعال میکند. بلیموماب که به صورت داخل وریدی تجویز میشود، با دوز آغازین 10 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر 2 هفته یکبار و برای 3 دوره تجویز میشود. پس از گذراندن اولین 3 دوره درمانی، دارو در همان دوز وی با فواصل 4 هفتهای تجویز میشود. شایعترین عوارض ناشی از مصرف این دارو عبارتند از آرترالژی، عفونتهای مجاری تنفسی فوقانی، سردرد، ضعف و تهوع. عوارض جانبی شدید احتمالی برای این دارو عبارتند از واکنشهای مرتبط با اینفیوژن دارو و علائم اعصاب و روان نظیر افکار خودکشی. بلیموماب میزان نیاز به کورتیکواستروئید را کاهش داده و علیه طیف وسیعی از علائم نظیر علائم عضلانی-اسکلتی و تغییرات سرولوژیک موثر است.
آزاتیوپرین: این دارو ممکن است برای درمان موارد با شدت متوسط تا شدید بیماری تجویز شود و دوز انتخابی، کاملا وابسته به شدت بیماری است. دوز دارو معمولا روزانه بین 5/1 تا 2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن متغیر است.
متوترکسات: این دارو برای انواع متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود و دوز آن وابسته به شدت بیماری است. دوز آغازین آن معمولا 5/7 میلیگرم یکبار در هفته است و دوز دارو را هر هفته 5/2 میلیگرم افزایش میدهیم. حداکثر دوز توصیه شده برای این دارو، 20 میلیگرم هر هفته یکبار است.
مایکوفنولات موفتیل: این دارو برای انواع متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود. دوز آن بین 750 میلیگرم تا 3 گرم، با توجه به شدت بیماری میتواند متغیر باشد.
سیکلوفسفاماید: این دارو برای موارد شدیدا فعال بیماری و نیز نفریت لوپوسی تجویز میشود. دوز مناسب برای نفریت لوپوسی، 500 میلیگرم هر 2 هفته یکبار برای 6 دوز یا 500 تا 1000 میلیگرم به ازای هر مترمربع سطح بدن، هر 6 ماه یکبار برای 6 دوز است. مطالعات دیگر نشان دادهاند که دوز ماهانه 500 تا 1000 میلیگرم بر هر مترمربع سطح بدن دارو، برای مدت 6 ماه و سپس هر 3 ماه یکبار مناسب است.
سیکلوسپورین: این دارو برای موارد با شدت متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود. برای نفریت لوپوسی، سیکلوسپورین با دوز روزانه 4 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن شروع میشود. بعد از گذشت یک ماه، دوز دارو را به میزان 5/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر 2 هفته یکبار و به دوز نگهدارنده روزانه 5/2 تا 3 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تقلیل میدهیم.
تاکرولیموس: این مهارکننده کلسینورین، برای درمان علائم نفریت لوپوسی و نیز علائم لوپوس پوستی تجویز میشود. این دارو در مطالعات بالینی با دوز روزانه 05/0 تا 1/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تجویز شده است.
لفلونوماید: این دارو سیستم ایمنی را مهار میکند. در یک مطالعه بالینی، اثربخشی لفلونوماید با دوز آغازین 1میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز برای مدت 3 روز و سپس دوز روزانه 30 میلیگرم بررسی شد.
پردنیزون: این کورتیکواستروئید، برای درمان موارد با شدت متوسط تا شدیدا فعال بیماری مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا دوز روزانه آن، 5 تا 50 میلیگرم در روز است. پردنیزون روی التهاب ایجاد شده در بدن اثر میکند.
ضدالتهابهای غیراستروئیدی: این گروه دارویی به دلیل قابلیتهای تببری و ضدالتهابیشان تجویز میشوند.
بلیموماب: این دارو، یک آنتیبادی مونوکلونال است که فاکتور فعال کننده سلولهای B را غیرفعال میکند. بلیموماب که به صورت داخل وریدی تجویز میشود، با دوز آغازین 10 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر 2 هفته یکبار و برای 3 دوره تجویز میشود. پس از گذراندن اولین 3 دوره درمانی، دارو در همان دوز وی با فواصل 4 هفتهای تجویز میشود. شایعترین عوارض ناشی از مصرف این دارو عبارتند از آرترالژی، عفونتهای مجاری تنفسی فوقانی، سردرد، ضعف و تهوع. عوارض جانبی شدید احتمالی برای این دارو عبارتند از واکنشهای مرتبط با اینفیوژن دارو و علائم اعصاب و روان نظیر افکار خودکشی. بلیموماب میزان نیاز به کورتیکواستروئید را کاهش داده و علیه طیف وسیعی از علائم نظیر علائم عضلانی-اسکلتی و تغییرات سرولوژیک موثر است.
آزاتیوپرین: این دارو ممکن است برای درمان موارد با شدت متوسط تا شدید بیماری تجویز شود و دوز انتخابی، کاملا وابسته به شدت بیماری است. دوز دارو معمولا روزانه بین 5/1 تا 2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن متغیر است.
متوترکسات: این دارو برای انواع متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود و دوز آن وابسته به شدت بیماری است. دوز آغازین آن معمولا 5/7 میلیگرم یکبار در هفته است و دوز دارو را هر هفته 5/2 میلیگرم افزایش میدهیم. حداکثر دوز توصیه شده برای این دارو، 20 میلیگرم هر هفته یکبار است.
مایکوفنولات موفتیل: این دارو برای انواع متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود. دوز آن بین 750 میلیگرم تا 3 گرم، با توجه به شدت بیماری میتواند متغیر باشد.
سیکلوفسفاماید: این دارو برای موارد شدیدا فعال بیماری و نیز نفریت لوپوسی تجویز میشود. دوز مناسب برای نفریت لوپوسی، 500 میلیگرم هر 2 هفته یکبار برای 6 دوز یا 500 تا 1000 میلیگرم به ازای هر مترمربع سطح بدن، هر 6 ماه یکبار برای 6 دوز است. مطالعات دیگر نشان دادهاند که دوز ماهانه 500 تا 1000 میلیگرم بر هر مترمربع سطح بدن دارو، برای مدت 6 ماه و سپس هر 3 ماه یکبار مناسب است.
سیکلوسپورین: این دارو برای موارد با شدت متوسط تا شدید بیماری تجویز میشود. برای نفریت لوپوسی، سیکلوسپورین با دوز روزانه 4 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن شروع میشود. بعد از گذشت یک ماه، دوز دارو را به میزان 5/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر 2 هفته یکبار و به دوز نگهدارنده روزانه 5/2 تا 3 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تقلیل میدهیم.
تاکرولیموس: این مهارکننده کلسینورین، برای درمان علائم نفریت لوپوسی و نیز علائم لوپوس پوستی تجویز میشود. این دارو در مطالعات بالینی با دوز روزانه 05/0 تا 1/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تجویز شده است.
لفلونوماید: این دارو سیستم ایمنی را مهار میکند. در یک مطالعه بالینی، اثربخشی لفلونوماید با دوز آغازین 1میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز برای مدت 3 روز و سپس دوز روزانه 30 میلیگرم بررسی شد.
مولکول های تحقیقاتی نوین
مولکولهای دارویی متعددی هم اکنون برای درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز در مراحل پایانی مطالعاتی خود قرار دارند. برخی از این داروها، همان داروهای قدیمی هستند که اندیکاسیون جدیدی از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا برای آنها تایید شده و برخی دیگر، خانوادههای دارویی جدید هستند.
فعالیت سلولB: داروهایی که فعالیت سلولB را هدف قرار میدهند، عبارتند از ریتوکسیماب، اپراتوزوماب(Epratuzumab)، آتاسیسپت (Atacicept)و بورتزوماب(Bortezomib). اخیرا، یک دارو با نام بلیموماب(Belimumab)- که فعالیت سلولB را هدف قرار میدهد- مورد تایید قرار گرفته است. اثربخشی ریتوکسیماب در درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز، در مطالعات متعددی تحت بررسی قرار گرفته است. هر چند که برخی از این مطالعات در رسیدن به اهداف خود موفق نبوده اند، ریتوکسیماب در مواردی که سایر گزینههای درمانی ناموفق بوده اند، اغلب تجویز میشود. ریتوکسیماب در مبتلایان به نفریت لوپوسی نسبتا اثربخش تر است. یک مطالعه بالینی روی آتاسیسپت، تجویز این دارو را مفید عنوان کرده است؛ هر چند که یک بازوی مطالعه، به دلیل افزایش خطر ابتلا به عفونت، در مراحل اولیه متوقف شد. مطالعات بالینی اخیر روی اپراتوزوماب، نتایج قابلقبولی را ارائه دادهاند.
فعالیت سلولT: دیگر گزینههای درمانی مطرح برای لوپوس سیستمیک اریتماتوز، که عملکرد سلولT را مهار میکنند، عبارتند از آباتاسپت(Abatacept)، روپلیزوماب(Ruplizumab)، تورالیزوماب(Toralizumab) و ریجریمود(Rigerimod). مطالعات بالینی به بررسی کاربرد این داروها در طیف وسیعی از بیماریها پرداختهاند و هنوز هم مطالعات بالینی تکمیلی بیشتری مورد نیاز است.
اینترلوکین6: توسیلیزوماب(Tocilizumab)، اینترلوکین6 را هدف قرار میدهد. یک مطالعه پایلوت روی توسیلیزوماب، فواید بالینی و سرولوژیک حاصل از درمان با این دارو را به اثبات رسانده است. البته ممکن است عوارض ناخواستهای نظیر نوتروپنی وابسته به دوز، مصرف این دارو را در موارد لوپوس سیستمیک اریتماتوز محدود کند.
مهارکنندههای فاکتور نکروز تومور آلفا: این گروه داروها برای درمان سایر بیماریها مورد تایید هستند؛ اما هنوز برای فواید بالقوه متعددی که در لوپوس سیستمیک اریتماتوز دارند نیز مورد بررسیاند. دو داروی این خانواده، داروهایی که اخیرا در درمان لوپوس تحت مطالعه قرار دارند عبارتند از اینفلیکسیماب (Infliximab) و اتانرسپت(Etanercept).
مهارکنندههای نوع یک اینترفرون آلفا: دو دارو که بهعنوان مهارکنندههای نوع یک اینترفرون آلفا مورد استفاده قرار میگیرند، عبارتند از سیفالیموماب(Sifalimumab) و رونتالیزوماب(Rontalizumab). یک مطالعه بالینی فازIIb ، فواید متعددی را برای سیفالیموماب در درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز پیشنهاد کرده است. هر چند که مصرف این دارو با خطر قابل توجه وقوع عفونت همراه است. در یک مطالعه بالینی فاز2 مشخص شد که رونتالیزوماب، داروی بیخطری است؛ هر چند که نتوانست به اهداف مرتبط با اثربخشی دارو برسد.
مهارکنندههای مکمل: اکولیزوماب(Eculizumab)، یک مهارکننده مکمل است. مطالعات متعدد روی اکولیزوماب، فواید متعددی را برای این دارو در درمان میکروآنژیوپاتی ترومبوتیک، سندرم آنتیفسفولیپید و نفریت لوپوسی پیشنهاد کردهاند.
فعالیت سلولB: داروهایی که فعالیت سلولB را هدف قرار میدهند، عبارتند از ریتوکسیماب، اپراتوزوماب(Epratuzumab)، آتاسیسپت (Atacicept)و بورتزوماب(Bortezomib). اخیرا، یک دارو با نام بلیموماب(Belimumab)- که فعالیت سلولB را هدف قرار میدهد- مورد تایید قرار گرفته است. اثربخشی ریتوکسیماب در درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز، در مطالعات متعددی تحت بررسی قرار گرفته است. هر چند که برخی از این مطالعات در رسیدن به اهداف خود موفق نبوده اند، ریتوکسیماب در مواردی که سایر گزینههای درمانی ناموفق بوده اند، اغلب تجویز میشود. ریتوکسیماب در مبتلایان به نفریت لوپوسی نسبتا اثربخش تر است. یک مطالعه بالینی روی آتاسیسپت، تجویز این دارو را مفید عنوان کرده است؛ هر چند که یک بازوی مطالعه، به دلیل افزایش خطر ابتلا به عفونت، در مراحل اولیه متوقف شد. مطالعات بالینی اخیر روی اپراتوزوماب، نتایج قابلقبولی را ارائه دادهاند.
فعالیت سلولT: دیگر گزینههای درمانی مطرح برای لوپوس سیستمیک اریتماتوز، که عملکرد سلولT را مهار میکنند، عبارتند از آباتاسپت(Abatacept)، روپلیزوماب(Ruplizumab)، تورالیزوماب(Toralizumab) و ریجریمود(Rigerimod). مطالعات بالینی به بررسی کاربرد این داروها در طیف وسیعی از بیماریها پرداختهاند و هنوز هم مطالعات بالینی تکمیلی بیشتری مورد نیاز است.
اینترلوکین6: توسیلیزوماب(Tocilizumab)، اینترلوکین6 را هدف قرار میدهد. یک مطالعه پایلوت روی توسیلیزوماب، فواید بالینی و سرولوژیک حاصل از درمان با این دارو را به اثبات رسانده است. البته ممکن است عوارض ناخواستهای نظیر نوتروپنی وابسته به دوز، مصرف این دارو را در موارد لوپوس سیستمیک اریتماتوز محدود کند.
مهارکنندههای فاکتور نکروز تومور آلفا: این گروه داروها برای درمان سایر بیماریها مورد تایید هستند؛ اما هنوز برای فواید بالقوه متعددی که در لوپوس سیستمیک اریتماتوز دارند نیز مورد بررسیاند. دو داروی این خانواده، داروهایی که اخیرا در درمان لوپوس تحت مطالعه قرار دارند عبارتند از اینفلیکسیماب (Infliximab) و اتانرسپت(Etanercept).
مهارکنندههای نوع یک اینترفرون آلفا: دو دارو که بهعنوان مهارکنندههای نوع یک اینترفرون آلفا مورد استفاده قرار میگیرند، عبارتند از سیفالیموماب(Sifalimumab) و رونتالیزوماب(Rontalizumab). یک مطالعه بالینی فازIIb ، فواید متعددی را برای سیفالیموماب در درمان لوپوس سیستمیک اریتماتوز پیشنهاد کرده است. هر چند که مصرف این دارو با خطر قابل توجه وقوع عفونت همراه است. در یک مطالعه بالینی فاز2 مشخص شد که رونتالیزوماب، داروی بیخطری است؛ هر چند که نتوانست به اهداف مرتبط با اثربخشی دارو برسد.
مهارکنندههای مکمل: اکولیزوماب(Eculizumab)، یک مهارکننده مکمل است. مطالعات متعدد روی اکولیزوماب، فواید متعددی را برای این دارو در درمان میکروآنژیوپاتی ترومبوتیک، سندرم آنتیفسفولیپید و نفریت لوپوسی پیشنهاد کردهاند.
طب تکمیلی
طب تکمیلی و آلترناتیو، در 50 درصد از بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک اریتماتوز مورد استفاده قرار میگیرند. بیشتر این جمعیت بیماران، از مکملهای غذایی برای کمک به کنترل بیماری خود سود میبرند. مبتلایان به لوپوس سیستمیک اریتماتوز، بهدلیل مصرف داروهای متداول برای کنترل این بیماری، پرهیز از مواجهه با نور آفتاب و مشکلات کلیوی، در معرض خطر کمبود ویتامینD هستند. یافتهها حاکی از آن است که مکملهای حاوی ویتامینD، فعالیت این بیماری را کاهش میدهند. مکملهای حاوی ویتامینD، به خوبی از سوی بیماران مبتلا به لوپوس سیستمیک اریتماتوز تحمل میشوند. نکته دیگر آن که، مبتلایان به لوپوس سیستمیک اریتماتوز، کمبود سطوح دی هیدرواپی آندروسترون را نشان دادهاند. بنابراین مکملهای دی هیدرواپی آندروسترون، باعث کاهش فعالیت بیماری و بهبود کیفیت زندگی بیماران میشوند. مبتلایان به لوپوس سیستمیک اریتماتوز ممکن است از مصرف اسیدهای چرب امگا3 (بهدلیل فواید قابلتوجه قلبی-عروقی و ضدالتهابی آنها) سود ببرند. همچنین، مطالعات روی مکملهای غذایی حاوی زردچوبه، فواید متعدد آنها را در درمان بیماریهای التهابی نشان دادهاند./
* منبع: uspharmacist
* منبع: uspharmacist