ام. اس، نوعی بیماری مزمن و اغلب پیشرونده در دستگاه عصبی مرکزی است که با از بین رفتن غشای میلین در برخی از اعصاب مغز و نخاع به صورت تکههای کوچک مشخص میشود.
ام. اس، نوعی بیماری مزمن و اغلب پیشرونده در دستگاه عصبی مرکزی است که با از بین رفتن غشای میلین در برخی از اعصاب مغز و نخاع به صورت تکههای کوچک مشخص میشود. ام. اس. به طور خاص با تخریب پوشش میلین در عصبهای یک منطقه از بدن شروع شده و به دنبال آن، مناطق دیگری را از بدن، به صورت غیرقابل پیشبینی درگیر میکند و بسته به اینکه چه بخشی دچار ضایعه شده یا اندازه پلاکهای ایجاد شده روی اعصاب به چه اندازه است، فرد مبتلا علائم گوناگونی را نشان میدهد.
بیماری «مالتیپل اسکلروزیس» یا «ام. اس.» در سال1894شناخته شد، اما تاریخ دقیق ثبت اولین مورد این بیماری، به قرن 14 برمیگردد، زمانی که یک هلندی دچار آن شده بود. هر سلول عصبی یا نورون از بخشی به نام جسم سلولی، شاخهای بلند به نام «آکسون» و یک یا چند شاخه نازک و کوتاه بهنام «دندریت» تشکیل شده است. اطراف آکسون هر سلول عصبی با پوشش یا غلاف مخصوصی احاطه شده که به «غلاف میلین» معروف است. وظیفه این غلاف که تقریبا مشابه پوشش عایق اطراف سیم برق است، محافظت و کمک به افزایش سرعت انتقال پیامهای الکتریکی است که در سراسر سلولهای عصبی بدن جریان دارد. صدمه دیدن غلاف میلینِ اطرافِ سلولهای عصبی مربوط به هرکدام از اندامهای بدن میتواند منجر به بروز علائم ام. اس. در آن قسمت شود، به این شکل که با آسیب پوشش میلین، سرعت انتقال پیامهای الکتریکی بسیار کاهش یافته و این مسئله با بروز اختلال در کارکرد طبیعی آنها همراه است. این تخریب زمانی اتفاق میافتد که بخشی از گلبولهای سفید خون که جزو سیستم ایمنی بدن محسوب میشوند و نقش دفاعی از سلولهای بدن را دارند، از سد مغزی عبور کرده و به سیستم اعصاب مرکزی وارد شوند و به غلافِ میلینِ سلولهای عصبی (به جای عوامل بیگانه) حمله کرده و سبب آسیب و ایجاد لکههای سخت در آنها شوند. علت این واکنش «خود ایمنی» هنوز معلوم نیست.
بسته به این که چه بخشی دچار ضایعه شده یا اندازه پلاکهای ایجاد شده روی اعصاب به چه اندازه است، فرد مبتلا علائم گوناگونی را نشان میدهد.
بیماری «مالتیپل اسکلروزیس» یا «ام. اس.» در سال1894شناخته شد، اما تاریخ دقیق ثبت اولین مورد این بیماری، به قرن 14 برمیگردد، زمانی که یک هلندی دچار آن شده بود. هر سلول عصبی یا نورون از بخشی به نام جسم سلولی، شاخهای بلند به نام «آکسون» و یک یا چند شاخه نازک و کوتاه بهنام «دندریت» تشکیل شده است. اطراف آکسون هر سلول عصبی با پوشش یا غلاف مخصوصی احاطه شده که به «غلاف میلین» معروف است. وظیفه این غلاف که تقریبا مشابه پوشش عایق اطراف سیم برق است، محافظت و کمک به افزایش سرعت انتقال پیامهای الکتریکی است که در سراسر سلولهای عصبی بدن جریان دارد. صدمه دیدن غلاف میلینِ اطرافِ سلولهای عصبی مربوط به هرکدام از اندامهای بدن میتواند منجر به بروز علائم ام. اس. در آن قسمت شود، به این شکل که با آسیب پوشش میلین، سرعت انتقال پیامهای الکتریکی بسیار کاهش یافته و این مسئله با بروز اختلال در کارکرد طبیعی آنها همراه است. این تخریب زمانی اتفاق میافتد که بخشی از گلبولهای سفید خون که جزو سیستم ایمنی بدن محسوب میشوند و نقش دفاعی از سلولهای بدن را دارند، از سد مغزی عبور کرده و به سیستم اعصاب مرکزی وارد شوند و به غلافِ میلینِ سلولهای عصبی (به جای عوامل بیگانه) حمله کرده و سبب آسیب و ایجاد لکههای سخت در آنها شوند. علت این واکنش «خود ایمنی» هنوز معلوم نیست.
بسته به این که چه بخشی دچار ضایعه شده یا اندازه پلاکهای ایجاد شده روی اعصاب به چه اندازه است، فرد مبتلا علائم گوناگونی را نشان میدهد.
علت بیماری
4 فرضیه علمی اصلی درباره علت این بیماری وجود دارد.
- شرایط جوی در سراسر جهان: براساس این فرضیه، به نظر میرسد که ابتلا به ام. اس. در میان ساکنان نواحی اطراف مدار چهلم نیم کرههای شمالی و جنوبی کره زمین شایعتر است. فردی که در یکی از این مناطق متولد شده و پیش از رسیدن به سن نوجوانی به منطقه دیگر منتقل میشود، تا حدودی در معرض ابتلا به این بیماری قرار میگیرد.
- ژنتیک: ابتلای والدین یا یکی از نزدیکان به این بیماری، خطر ابتلا به ام. اس. را در فرد افزایش میدهد. برخی عصبشناسان معتقدند که ام.اس. به دلیل تولد یک فرد با نقص ژنتیکی بروز میکند، چرا که نمیتواند با یک عامل محیطزیستی سازگاری داشته باشد. وقتی فرد مزبور با آن عامل تماس پیدا کند، سیستم خودکار ایمنی واکنش نشان داده و منجر به بروز بیماری میشود.
- عامل ایمنی: به طور کلی، این امر پذیرفته شده که بیماری ام. اس، نوعی اختلال در سیستم ایمنی خودکار است.
- عامل ویروسی: این احتمال وجود دارد که یک عامل ویروسی در بروز ام. اس. نقش داشته باشد.
تشخیص بیماری
در ابتدا بیمار تقریبا هیچگونه علائم پزشکی ندارد، اما پس از گذشت چند سال، بیماری بروز میکند. ممکن است در شروع بیماری، تشخیص نامشخص باشد اما به تدریج که میلین اعصاب را از بین میبرد یا عود میکند، تشخیص بیماری کامل میشود. تشخیص از بین رفتن و تحلیل رفتن مغز با تصاویر MRI قابل تشخیص است. تصاویر MRI معمولا میتواند، آسیب میلین را در بافت مغز نشان دهد، اما در برخی افراد مبتلا به این بیماری این تصاویر کاملا طبیعی هستند و هیچ مشکل یا نارسایی را نشان نمیدهند. یکی دیگر از روشهای تشخیص بیماری، آزمایش مایع مغزی نخاعی است. علت اصلی به تأخیر افتادن تشخیص، دوره پنهانی طولانی بیماری است که حدود 1 تا 10 سال یا بیشتر طول میکشد.
علائم بیماری
بیماری ام. اس. شامل دورههای فعال (حاد) و غیرفعال (مزمن) است و علائم بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت است. درگیری و اختلالات چشمی توام با کاهش قدرت بینایی در این بیماری معمولا شایع است. نشانههای این بیماری بستگی به مقدار از بین رفتن میلین در سلول عصبی و محل درگیر شدن عصب دارد. این علائم حتی در یک فرد خاص در طول سیر بیماری تغییر میکند. نشانههای بیماری ام. اس. به 4گروه تقسیم میشود:
- نشانههای جسمی: مشکلات در ایستادن، راه رفتن و تعادل بدن، ضعف، سرگیجه و خستگی، گرفتگی و سفت شدن عضلات، لرزش و رعشه، مشکلات بینایی (دو تا دیدن، تیره و تار دیدن، عدم تشخیص اشیا و دید کم)، افزایش دمای بدن، عدم کارایی دستها، عدم کنترل در تخلیه ادرار، عدم مقاومت در برابر عفونت، لکنت زبان و یبوست.
- مشکلات در عملکرد مغز: مشکلات حافظه، عدم برقرار کردن ارتباط با محیط اطراف، بیخوابی، بهسختی جمله درست کردن در هنگام حرف زدن، درک نکردن کتابی که فرد میخواند و به طور کلی درک نکردن مطالب.
- نشانههای آسیب سیستم عصبی: درد داشتن، درد چشم داشتن، بیحسی و مور مور شدن دستها و پاها، احساس خارش در دستها و پاها، گرفتگی عضلات دستها و پاها، تخریب و متلاشی شدن زانوها، انتقال کم پیامهای عصبی در بدن.
- نشانههای روانی: عصبانیت و افسردگی همراه با خستگی، وجود استرس، ناامید بودن و تنها شدن و با کسی رابطه نداشتن، عدم جرات و شجاعت و ناتوان شدن، خود را متهم دانستن.
به طور کلی: چنانچه آسیب وارده به غلاف میلین در سلولهای مغزی باشد، حافظه، قدرت تمرکز و یادگیری مختل میشود. ایجاد ضایعه در منطقه مخچه، با عدم تعادل در ایستادن و حرکت مشخص میشود و آسیب میلین در سلولهای عصبی نخاع، با بروز اختلال در اندامها و بافتهایی از بدن که با آن سلولهای عصبی ارتباط دارند، همراه است. به عبارتی، با آسیب دیدن غلاف میلین سلولهای عصبی، انتقال پیامها به سوی مغز یا نخاع یا از این مراکز به اندامهای مربوطه مختل میشود. به عنوان مثال، پیام مربوط به حرکت دادن انگشتان دست از بین میرود و هرگز به عضلات انگشتان دست که ظاهرا سالم نیز هستند، نمیرسد و به این ترتیب فرد قادر به تکان دادن انگشتان خود نیست. توجه کنید که این نشانهها باعث نمیشوند، عمر شخص بیمار کوتاه شود و بسیاری از افراد بیمار مانند افراد سالم به زندگی فعال خود ادامه میدهند.
درمان
در حال حاضر، هیچ درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، اما شیوههای درمان موجود در تغییر سرعت روند بیماری مؤثر هستند.
درمانهای غیردارویی بیماری:
درمانهای غیردارویی بیماری:
- زنبوردرمانی: زنبوردرمانی نه تنها برای این بیماران، بلکه برای دیگر بیماریها نیز تجویز میشود. کارآیی این روش هنوز به اثبات نرسیده، اما مدارکی وجود دارد که نشان میدهد این روش را میتوان برای درمان بیماریها به کار برد.
- یوگا: یوگا باعث افزایش قدرت، انعطافپذیری و تعادل بدن میشود. یوگا برای بیماران خوب است، چراکه توانایی شخصی فرد را بالا میبرد و نوسازی بدن را شروع میکند. علاوه برآن، یوگا باعث کاهش گرفتگی عضلات، افزایش قدرت عضلانی و افزایش تعادل بدن میشود.
- ورزش: ورزش برای بهبود علائم و نشانههای این بیماری بسیار مهم است. با ورزش کردن، خستگی، عدم تحمل به گرما و دیگر علائم ناخوشایند از بین میروند. علاوه بر آن، ورزش باعث سلامتی روح و جسم میشود. ورزش کردن برای کاهش مشکلات حرکتی، افزایش توان و استقامت، کاهش خستگی، کاهش گرفتگی عضلات، افزایش قدرت سیستم ایمنی، افزایش دریافت انرژی، افزایش سمزدایی، کاهش تورم و کاهش ضعف عضلات مفید است.
- طب سوزنی: طب سوزنی یک درمان قدیمی برای درمان انواع بیماریها است. توجه کنید که طب سوزنی ممکن است مشکلاتی را در سیستم ایمنی بدن ایجاد کند و از آنجا که ام. اس. یک بیماری خودایمنی است، ممکن است طب سوزنی علائم بیماری را بدتر کند، لذا توصیه شده، قبل از طب سوزنی به متخصص اعصاب مراجعه کنید.
- داشتن فعالیت مغزی: همانطور که میدانید، این بیماری روی مغز نیز اثر میگذارد. برای مقابله با علائم ناشی از این تاثیر، توصیه شده که فعالیت مغزی را بالا ببرید. برای این کار میتوانید جدول حل کنید، خاطرات خود را مرور کنید، شعر یا جملات زیبا را حفظ کنید و هر کاری را که باعث فعالیت مغز میشود، انجام دهید.
- تغییر عادات زندگی برای کاهش استرس: در بسیاری از افراد مبتلا به ام. اس. در حالت استرس علائم بیماری شدیدتر میشود. برخی تحقیقات حاکی از آن است که استرس خود میتواند بیماری ام.اس را به وجود آورد، اما هنوز این امر ثابت نشده است. بیماران مسائل زیادی را برای استرس داشتن بیان میکنند، از جمله: مسائل و مشکلات اجتماعی، مشخص نبودن بیماری و احتیاج به کمک داشتن.
- رژیم غذایی برای کاهش علائم بیماری: رژیم غذایی خاصی برای درمان این بیماری وجود ندارد. رژیم غذایی متعادل و متنوع، نقش اساسی را در کاهش علائم بیماری بازی میکند. تمام افراد برای داشتن یک رژیم غذایی خوب و سالم، نیاز به افزایش مصرف میوهها، سبزیجات، فیبر غذایی و کاهش مصرف چربیهای اشباع دارند. این رژیم غذایی نیز برای بیماران مفید است.
افزایش مقدار مصرف اسیدهای چرب غیراشباع ضروری، امگا 3 و امگا 6 برای این بیماران مفید است. این اسیدهای چرب از آن نظر ضروری هستند که بدن، آنها را نمیتواند بسازد. این اسیدها برای حفظ سلامت سیستم ایمنی، مغز و سیستم عصبی بسیار مهم هستند. ماهی، روغن ماهی و روغنهای گیاهی مثل روغن سویا، روغن گردو، روغن آفتابگردان و روغن ذرت دارای اسیدهای چرب ضروری هستند. به نظر میرسد افرادی که مقدار ویتامینهای B12و D در بدنشان کم است یا بیشتر چربیهای اشباع مصرف میکنند، در معرض خطر ابتلا به بیماری ام. اس. قرار دارند.
دارودرمانی متداول
در درمان این بیماری از چند سری دارو استفاده میشود، اگرچه هنوز هیچکدام موفق به درمان قطعی نشدهاند، ولی در کُند کردن روند بیماری موثر بوده و به فرد مبتلا کمک میکند تا با علائم و مشکلات بیماری راحتتر کنار بیاید.
کورتیکواستروییدها و اینترفرونها (بتااینترفرون)، از جمله داروهایی هستند که در مراحل حاد بیماری و برای به تاخیر انداختن عود مجدد آن کاربرد دارند. در مراحل شدیدتر، گاهی از داروهای شیمیدرمانی نیز استفاده میشود.
کورتیکواستروییدها و اینترفرونها (بتااینترفرون)، از جمله داروهایی هستند که در مراحل حاد بیماری و برای به تاخیر انداختن عود مجدد آن کاربرد دارند. در مراحل شدیدتر، گاهی از داروهای شیمیدرمانی نیز استفاده میشود.
روشهای درمانی مکمل
به غیر از دارودرمانی، از روشها و راهکارهای دیگری نیز جهت کمک به درمان ام. اس. استفاده میشود. یکی از این روشها فیزیوتراپی صحیح و موثر است که باید حتما توسط افراد متخصص در این زمینه، صورت گیرد تا عضلات بیمار مجددا توان و قدرت خود را مانند قبل از حمله و عود علائم بیماری به دست آورند. از آنجایی که استرسها وفشارهای عصبی در ایجاد و عود بیماری تاثیرگذار هستند، برای کنترل علائم و کمک به بهبود شرایط بیمار، استفاده از مشاورههای روانشناسی به جهت پیشگیری از افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانی در افراد مبتلا، بسیار موثر است.
کاردرمانی یکی دیگر از روشهای کمککننده در بهبود وضعیت بیمار است. بهوسیله کاردرمانی، به بیمار آموزش داده میشود که علیرغم مشکلات و ناتوانیهای ایجاد شده، بتواند تا حد ممکن کارهای روزمره خود را انجام دهد.
کاردرمانی یکی دیگر از روشهای کمککننده در بهبود وضعیت بیمار است. بهوسیله کاردرمانی، به بیمار آموزش داده میشود که علیرغم مشکلات و ناتوانیهای ایجاد شده، بتواند تا حد ممکن کارهای روزمره خود را انجام دهد.
تغذیه و بیماری ام. اس.
مواد غذایی مضر برای بیماران مبتلا به ام. اس. عبارتند از غذاهای چرب، خصوصا گوشتهای چرب و تمام چربیهای حیوانی، فراوردههای لبنی پرچرب، سسهای مایونز و تمامی سسهای دارای چربی زیاد، غذاهای بسیار شیرین، کیک، بیسکوئیت، شیرینی و آبنبات، غذاهای حساسیتزا مثل تخممرغ، شیر، سیبزمینی، گوجهفرنگی، بادمجان، مخمر، نان گندم، شکر، برخی از میوهها (بسته به واکنش بیمار)، مواد غذایی با رنگهای افزودنی مثل نوشابهها یا با مواد نگهدارنده مثل کنسروها، ادویه، تمام میوهها و سبزیهایی که خوب شسته نشدهاند یا با افزودن مواد شیمیایی رشد کردهاند که مواد باقیمانده روی آنها میتواند سمی و حساسیتزا باشد. بیمار باید با دقت در برنامه غذایی روزانه، غذاهای حساسیتزا را شناخته و آنها را حذف کند، قهوه، الکل، کولا و چای.
مواد غذایی مفید برای بیماران مبتلا به ام. اس عبارتند از چربیهای اُمگا 3 و امگا 6 منبع غذایی اصلی اسیدهای چرب امگا 3 انواع ماهی بهخصوص ماهی ساردین و سالمون است و سایر منابع غذایی آن روغن سویا و کانولا، جوانه گندم، گردو، روغن تخم کتان، سبزیجات برگ سبز و روغن کبد ماهی. اسیدهای چرب امگا6 نیز در روغنهای غیر اشباع گیاهی مثل روغن ذرت، روغن کانولا، روغن سویا، روغن بادام زمینی و روغن آفتابگردان وجود دارد، میوهها و سبزیهای تازه و تمیز (سبزیهای دارای برگ سبز پررنگ)، جوانهها خصوصا جوانه یونجه که باید موقع شروع به جوانه زدن مصرف شود، پودر جلبک آبهای تازه که به صورت بستهبندی شده در برخی فروشگاهها موجود است، مایعات: آب تازه و تصفیه شده 2لیتر (8 لیوان) در روز، سایر چایهای گیاهی، به جای چای معمولی و آب میوه رقیق شده.
برای درک اینکه چگونه تغذیه نقش اساسی در بیماری ام. اس. ایفا میکند، ضروری است که فرایند اولیه بیماری را درک کنیم. تحقیقات گسترده نشان میدهد که3 عامل باعث حمله سیستم ایمنی به میلینها و تخریب آنها میشود:
مواد غذایی مفید برای بیماران مبتلا به ام. اس عبارتند از چربیهای اُمگا 3 و امگا 6 منبع غذایی اصلی اسیدهای چرب امگا 3 انواع ماهی بهخصوص ماهی ساردین و سالمون است و سایر منابع غذایی آن روغن سویا و کانولا، جوانه گندم، گردو، روغن تخم کتان، سبزیجات برگ سبز و روغن کبد ماهی. اسیدهای چرب امگا6 نیز در روغنهای غیر اشباع گیاهی مثل روغن ذرت، روغن کانولا، روغن سویا، روغن بادام زمینی و روغن آفتابگردان وجود دارد، میوهها و سبزیهای تازه و تمیز (سبزیهای دارای برگ سبز پررنگ)، جوانهها خصوصا جوانه یونجه که باید موقع شروع به جوانه زدن مصرف شود، پودر جلبک آبهای تازه که به صورت بستهبندی شده در برخی فروشگاهها موجود است، مایعات: آب تازه و تصفیه شده 2لیتر (8 لیوان) در روز، سایر چایهای گیاهی، به جای چای معمولی و آب میوه رقیق شده.
برای درک اینکه چگونه تغذیه نقش اساسی در بیماری ام. اس. ایفا میکند، ضروری است که فرایند اولیه بیماری را درک کنیم. تحقیقات گسترده نشان میدهد که3 عامل باعث حمله سیستم ایمنی به میلینها و تخریب آنها میشود:
- استعداد ژنتیکی: به نظر میرسد حدود 5 درصد از افراد اروپای شمالی حامل ژنهایی هستند که بیماران را آسیبپذیر میسازد و دیگر افراد از آسیبپذیری کمتر نسبت به بیماری برخوردارند.
- عوامل فعال کننده سیستم ایمنی: ورود پروتئین خارجی به بدن باعث فعال شدن سیستم ایمنی بدن میشود. بیماریهای خودایمنی عمدتا توسط پروتئینهای بیگانه که ساختار مولکولی آنها شبیه به پروتئینهای درون بدن است، ایجاد میشود. زمانی که سلولهای ایمنی چنین پروتئینهای بیگانهای فعال شوند، بهطور اشتباهی سلولهای مشابه خودی نیز حمله میکنند. در بیــماری ام. اس.، پروتئینهای بیگانه از پروتئینهای میلین در سیستم عصبی مرکزی تقلید کرده و باعث حمله بدن به پروتئینهای خودی میشوند.
- بازدارندگان ایمنی: به نظر میرسد فعالیت علیه یک یا چند پروتئین خودی توسط سیستم ایمنی در بسیاری از افراد به دنبال یک بیماری عفونی آغاز میشود، به همین دلیل است که سیستم ایمنی قبل از آوردن هرگونه خسارت قابلتوجهی به بدن، از بروز واکنشهای خود ایمنی توسط گسترش سیستم مانع و جلوگیری، پیشگیری میکند. افراد مبتلا به این بیماری، بهدلیل نقصهای متعدد دفاعی بدن دارای یک مکانیزم ناقص بازدارنده ایمنی هستند که باعث میشود واکنشهای خودایمنی در آنها از کنترل خارج و به سیستم عصبی مرکز آنها خسارت وارد آورد. عوامل تغذیهای نقش عمدهای در بیماری به عهده دارند، هم از نظر ایجاد نقص در سیستم ایجاد مانع و هم از نظر تجمع پروتئینهای بیگانه که باعث فعال سازی سیستم ایمنی علیه سیستم مرکزی میشوند./